گوئینت پالترو، بازیگر برنده اسکار و ستاره فیلم «شکسپیر عاشق»، پس از سالها سکوت و البته افشاگری اولیه، به تازگی ابعاد جدیدی از رابطه «بسیار پیچیده» خود با «هاروی واینستین»، تهیهکننده بدنام هالیوود که آغازگر جنبش جهانی #MeToo بود، را فاش کرده است. پالترو در مصاحبهای با هالیوود ریپورتر، از تردیدهای خود برای افشای سوءاستفادههای واینستین در سال ۲۰۱۷ گفت و اعتراف کرد که چگونه درک وسعت تاریکی ماجرا، او را مجبور به شکستن سکوت کرد. او تأکید کرد که با وجود سابقه سوءاستفاده، یک «رابطه کاری عالی» با واینستین داشته و از ۱۱ فیلمی که با او ساخته، از جمله فیلمی که برایش اسکار گرفت، به شدت افتخار میکند.
- آغاز ماجرا؛ وقتی سکوت گوئینت پالترو شکست
- جزئیات شوکهکننده سوءاستفاده از گوئینت پالترو و دخالت برد پیت
- رابطه پیچیده؛ «هنرمندی واینستین در پرورش استعدادها»
- جنبش #MeToo؛ آغاز یک تغییر جهانی
- آیا پالترو در برابر این صحبتها آسیب دید؟
- اما چرا او باز هم با واینستین کار کرد؟
- آیا پالترو هنوز از این ماجرا رها شده؟
- تأثیر پرونده واینستین بر هالیوود و حتی ایران
در هالیوود پرزرقوبرقی که همیشه پشت پردهاش شایعه، قدرتنمایی و روابط پیچیده جریان دارد، یک اعتراف تازه دوباره نگاهها را به یکی از تاریکترین پروندههای این صنعت برمیگرداند؛ پروندهای که نام هاروی واینستین و جنبش میتو را در تاریخ سینما ماندگار کرد. این بار گوئینت پالترو، بازیگر مشهور و برنده جایزه اسکار، پس از سالها سکوت، با صدایی روشنتر و صریحتر درباره رابطه عجیب و دوگانهاش با واینستین حرف زده؛ رابطهای که خودش آن را «بسیار پیچیده» توصیف میکند.

مصاحبه تازه پالترو با مجله «هالیوود ریپورتر» مانند بمب رسانهای عمل کرده. او با جزئیاتی که پیش از این نگفته بود، درباره نقشش در سقوط یکی از قدرتمندترین چهرههای تاریخ سینما صحبت کرده است. این اعترافها نهتنها پرده از چهره یک مهاجم جنسی برمیدارد، بلکه نشان میدهد چگونه ستارگان زن هالیوود در محیطی زندگی میکردند که قدرت، رؤیا، ترس، سکوت و جاهطلبی در آن در هم تنیده شده بود.

آغاز ماجرا؛ وقتی سکوت گوئینت پالترو شکست
پالترو در سال ۲۰۱۷ یکی از نخستین ستارگان هالیوود بود که در گزارش جنجالی نیویورک تایمز علیه واینستین شهادت داد. او در گفتوگوی تازهاش اعتراف کرد که ابتدا تمایلی به صحبت نداشت:
«خیلی مردد بودم که با خبرنگار صحبت کنم. نمیدانستم آیا حاضر میشوم رسماً روی رکورد چیزی بگویم یا نه.»
پالترو در این مصاحبه اعتراف کرده که در ابتدا هیچ علاقهای به صحبت درباره رفتارهای واینستین نداشت. او میگوید:
«در تمام طول تحقیقات، مطمئن نبودم آیا اصلاً حاضر میشوم صحبت کنم. نمیدانستم میتوانم روی رکورد چیزی بگویم یا نه.»
اما با گفتوگوهای متعدد با دو خبرنگار سرشناس نیویورک تایمز — زنانی که بعدها جایزه پولیتزر گرفتند — متوجه شد که داستانش تنها یک تجربه شخصی نیست؛ بلکه بخشی از شبکهای تاریک و گسترده از سوءاستفادههایی است که سالها در سکوت اتفاق میافتاد.

این بخش از اعترافات او برای بسیاری از مخاطبان یادآور همان موج اولیه جنبش «میتو» است؛ زمانی که یکییکی زنان مشهور لب به سخن باز کردند و سکوتی که دههها بر هالیوود حاکم بود، ناگهان شکست.
اما پس از گفتوگوهای طولانی با دو خبرنگار تحقیقی، جودی کانتور و مگان توهی، او به عمق تاریکی ماجرا پی برد و تصمیم گرفت سکوت را بشکند.
پالترو ادامه میدهد:
«وقتی فهمیدم چه عمقی داشته، چه گسترهای داشته و چقدر تاریک بوده، دیگر نمیتوانستم خاموش بمانم. احساس کردم اگر ساکت بمانم، شریک جرمم.»
افشاگری گوئینت پالترو در سال ۲۰۱۷، که یکی از ستونهای اصلی گزارش افشاگرانه روزنامه نیویورک تایمز بود، نقطه عطفی در تاریخ هالیوود و سرآغاز جنبش #MeToo محسوب میشود. اما این تصمیم برای پالترو، مسیری آسان و سریع نبوده است.

اما گفتوگوهای طولانی او با جودی کانتور و مگان توهی از نیویورک تایمز، دیدگاه او را کاملاً تغییر داد. او زمانی که «عمق، گستره و تاریکی» واقعی آنچه اتفاق افتاده بود را درک کرد، فهمید که چارهای جز حرف زدن ندارد:
«وقتی این کار را کردم، با خودم فکر کردم که ‘هیچ چارهای ندارم، باید چیزی بگویم،’ چون میدانستم که امضای من زیر آن [افشاگری]، اتفاق بزرگی خواهد بود.»
پالترو میگوید که از این تصمیم خود بسیار خوشحال است، اما اعتراف میکند که این کار «واقعاً ترسناک» بوده است. با این حال، وقتی از او پرسیده شد که آیا از افشاگری علیه واینستین «پیامدی» دیده است، قاطعانه پاسخ داد: «فکر نمیکنم، نه.»
او با اشاره به تیپ شخصیتی خود در تست اینهگرام (Enneagram)، که تیپ ۱ (کمالگرا و اصلاحطلب) است، توضیح میدهد که چرا تا این حد در برابر ظلم، سرسخت است:
«من از زمانی که همه چیز را فهمیدم، فقط بسیار عصبانی بودم. و من [شخصیت] اینهگرام ۱ هستم، بنابراین وقتی بیعدالتی را درک میکنم، زمین را به آتش میکشم و میمیرم تا شمشیرم را فدا کنم.»
این جمله، نشاندهنده سرسختی و تعهد اخلاقی پالترو نسبت به این جنبش است که از او یک قهرمان ساخت.

جزئیات شوکهکننده سوءاستفاده از گوئینت پالترو و دخالت برد پیت
افشاگری اولیه پالترو مربوط به اوایل دوران حرفهای او بود و در برهه زمانی آغازگر جنبش #MeToo، جزئیات تکاندهندهای را در خود جای داده بود.
پالترو روایت کرد که در ابتدای همکاریاش با واینستین، در جلسهای در هتل پنینسولا بورلی هیلز، تهیهکننده قدرتمند دستهایش را روی او گذاشت و پیشنهاد رفتن به اتاق خواب برای ماساژ داد.
این اتفاق برای پالترو شوکآور بود. او بعدها گفت که آن لحظه یکی از ترسناکترین تجربههای زندگیاش بوده است.
پالترو روایت میکند که سالها پیش، زمانی که هنوز یک بازیگر جوان بود، در هتل پنینسولا بورلیهیلز با واینستین ملاقات داشت. در این جلسه کاری، واینستین رفتاری نامناسب و خلاف چارچوب حرفهای از خود نشان داد و پالترو میگوید که این رفتار برایش هم ترسناک بود و هم ناباورانه.

او میگوید واینستین نهتنها رفتاری صمیمانهتر از حد مجاز نشان داده، بلکه پیشنهاد خصوصی و کاملاً خارج از چارچوب کاری مطرح کرده بود؛ پیشنهادی که بهوضوح قصد نزدیکشدن و فشار روانی داشت.
این لحظه، بدون شک آغازگر تراژدی بزرگتری بود: رابطه کاری یک بازیگر جوان با قدرتمندترین مردِ سینمای آن روزها.
پیشنهاد شوم «ماساژ» در هتل
در گزارش سال ۲۰۱۷، پالترو فاش کرد که در جریان یک جلسه کاری در هتل «پنینسولا بورلی هیلز»، واینستین دستهایش را روی او گذاشته و پیشنهاد کرده که برای «ماساژ»، به اتاق خواب بروند. در آن زمان پالترو ۲۲ سال سن داشت و این اتفاق، یک شوک بزرگ برای او بود.
واینستین بعدها در واکنش به این ادعا، پذیرفت که «قطعا یک بار پیشنهاد دادم»، اما آن را یک حرکت ساده و تقریباً بیضرر خواند که پالترو آن را رد کرده است.

تهدید جدی برد پیت
یکی از دراماتیکترین بخشهای این ماجرا، دخالت «برد پیت»، دوستپسر وقت پالترو، بود. پالترو فاش کرد که پیت در آن زمان واینستین را رودررو در یک مراسم ملاقات کرده و به او «هشدار جدی» داده که دیگر هرگز حق ندارد پالترو را لمس کند. این اقدام شجاعانه برد پیت، به عنوان یکی از اولین حمایتهای علنی و قدرتمند از زنان در هالیوود، در تاریخ جنبش #MeToo ثبت شد.
در آن زمان، پالترو با برد پیت، ستاره مشهور هالیوود، رابطه داشت. او میگوید پیت پس از شنیدن ماجرا، مستقیماً با واینستین روبهرو شد و به او هشدار داد که هرگز نباید دوباره به پالترو دست بزند.
پالترو همچنین برای نخستین بار پس از سالها تأیید میکند که شریک زندگی وقتش — برَد پیت — وقتی از موضوع باخبر شد، رودررو با واینستین صحبت کرد و مشخصاً به او هشدار داد که هرگز نباید به پالترو نزدیک شود یا دوباره او را در موقعیت مشابه قرار دهد.
این برخورد در آن زمان بهشدت خطرناک بود، زیرا واینستین بهقدری قدرت داشت که میتوانست آینده شغلی هرکسی را نابود کند؛ حتی یکی از چهرههای مشهور سینما را.
این برخورد باعث شد واینستین عقبنشینی کند، اما پالترو میگوید رابطه کاریاش با او همچنان ادامه یافت و همین موضوع باعث شد بعدها از آن بهعنوان «رابطهای پیچیده» یاد کند.
اما با وجود این اتفاق، پالترو سالها با واینستین کار کرد و همین موضوع، بخش «پیچیده» این رابطه را میسازد.
هاروی واینستین بعدها در مصاحبهای اعتراف کرد که «قطعاً به پالترو نزدیک شده» اما آن را یک «حرکت بیضرر و یکباره» توصیف کرد. این ادعا با واکنشهای تند افکار عمومی مواجه شد و بسیاری آن را تلاش برای کوچکنمایی رفتارهای آزارگرانه دانستند.

رابطه پیچیده؛ «هنرمندی واینستین در پرورش استعدادها»
پالترو در بخشی از مصاحبه، به پیچیدگی رابطه خود با واینستین اعتراف کرد. او با واینستین ۱۱ فیلم کار کرد، از جمله فیلم تاریخی «شکسپیر عاشق» که در سال ۱۹۹۸ برایش جایزه اسکار بهترین بازیگر زن را به ارمغان آورد.
پالترو در ادامه اعترافاتش به نقطهای میرسد که بسیاری از مخاطبان را متحیر میکند. او میگوید:
«ما فیلمهای فوقالعادهای با هم ساختیم. یک همکاری خلاقانه درخشان داشتیم. در کنار همه چیزهای بد و تاریکیهایی که بعدها برملا شد، نمیتوانم انکار کنم که او استعداد باورنکردنی در پیدا کردن و پرورش استعدادها داشت.»
این جملهها نشان میدهد که رابطه او با واینستین فقط یک رابطه قربانی–مهاجم نبود، بلکه ترکیبی از:
- ترس
- احترام کاری
- خشم
- فرصت شغلی
- فشار روانی
- موفقیت حرفهای
و همه اینها کنار هم تصویری خاکستری از هالیوود میسازد؛ جایی که افراد مجبورند میان اخلاق و شغل، میان حقیقت و سکوت، و میان امنیت و فرصت یکی را انتخاب کنند.

پالترو تأکید میکند که با وجود اتفاقات ناخوشایند، او و واینستین توانسته بودند «آن اتفاق عجیب» (اشاره به حادثه هتل و تهدید پیت) را پشت سر بگذارند و یک رابطه کاری موفق را ادامه دهند:
«اما این یک رابطه کاری عالی هم بود. ما با هم فیلمهای فوقالعادهای ساختیم. ما از آن اتفاق عجیب عبور کردیم… و من گفتم، ‘باشه، اون دیگه پشت سر ماست.’»
او اعتراف میکند که او و واینستین در مورد مسائل دیگری با هم دعواهای زیادی داشتهاند، اما توانستهاند یک مسیر خلاقانه موفق را با شرکت او طی کنند:
«و این پیچیده است، چون من به کاری که انجام دادیم بسیار افتخار میکنم، و عجیب است چون او در پیدا کردن استعداد، درک آن و پرورش آن بسیار با استعداد بود.»

این اعتراف پالترو نشان میدهد که چرا افشای سوءاستفادههای واینستین برای بسیاری از قربانیان دشوار بود. واینستین، در کنار سوابق تاریکش، یک نابغه در تولید آثار برنده اسکار و ارتقاء ستارههای هالیوود بود. او به ستارههایی مانند پالترو، کیت وینسلت و اما تامپسون کمک کرد تا به اوج برسند. این میراث دوگانه (استعداد استثنایی در کنار سوءاستفاده جنسی)، وضعیت سینمای آن دوران را بسیار بغرنج کرده بود.
جنبش #MeToo؛ آغاز یک تغییر جهانی
افشاگری پالترو و دیگر زنان هالیوود، نه تنها منجر به محاکمه و زندانی شدن واینستین شد، بلکه تغییرات ساختاری بزرگی را در این صنعت به وجود آورد.
افشاگری پالترو و دیگر بازیگران زن، از جمله اشلی جاد و رز مکگوان، به شکلگیری جنبش #MeToo انجامید؛ جنبشی که میلیونها زن در سراسر جهان را تشویق کرد تا تجربههای خود از آزار جنسی را بیان کنند.
این جنبش نه تنها هالیوود، بلکه عرصههای سیاسی، ورزشی و رسانهای را نیز تحت تأثیر قرار داد و به تغییر قوانین و ایجاد سازوکارهای جدید برای حمایت از قربانیان منجر شد.
پالترو در گفتوگوی تازهاش گفت:
«خوشحالم که امروز چیزهایی مثل هماهنگکننده صحنههای صمیمی وجود دارد. اما آن زمان واقعاً ترسناک بود.»
زمانی که پالترو بالاخره تصمیم گرفت صحبت کند، میدانست که سخنش وزن دارد. او یکی از چهرههای اصلی سینما بود و همکاریهای فراوانی با واینستین داشت. اعتراف او یعنی تأیید اینکه رفتارهای واینستین تصادفی یا یکباره نبوده.

پالترو میگوید:
«بهمحض اینکه عمق ماجرا را فهمیدم، گفتم: چارهای ندارم. باید بگویم. این امضا و تأیید من میتوانست مسیر را عوض کند.»
و درست همین اتفاق افتاد.
پس از انتشار گزارش نیویورک تایمز و شهادت پالترو و دهها زن دیگر، موجی در سراسر جهان شکل گرفت که ساختار قدرت را در هالیوود بههم ریخت. این موج بعدها در رسانهها، سیاست، ورزش، دانشگاهها و حتی شبکههای اجتماعی ادامه یافت.
آیا پالترو در برابر این صحبتها آسیب دید؟
وقتی از او پرسیدند آیا هزینه یا فشار خاصی بابت افشای حقیقت داده است، جواب داد:
«نه، فکر نمیکنم. چون وقتی متوجه شدم چه اتفاقی افتاده، فقط خشم داشتم. من آدمی هستم که در برابر بیعدالتی زمین و زمان را به آتش میکشم. هرگز از موضعم عقب نمینشینم.»
این توصیف شاید بهترین تعریف از روحیه پالترو باشد: زنی که حاضر نیست حقش را معامله کند، حتی اگر طرف مقابل یکی از قدرتمندترین تولیدکنندگان سینما باشد.
پالترو در بخشی از صحبتهایش به یکی از مهمترین دستاوردهای این جنبش اشاره میکند:
«من بسیار خوشحالم که این کار را کردم، و بسیار خوشحالم که اکنون چیزهایی مانند هماهنگکننده صمیمیت وجود دارد.»

هماهنگکننده صمیمیت فرد متخصصی است که حضورش در صحنههای فیلمبرداری برای نظارت بر صحنههای جنسی یا صمیمانه بین بازیگران الزامی است. وظیفه این فرد، اطمینان از امنیت، رضایت و راحتی بازیگران در طول فیلمبرداری این صحنهها و پیشگیری از هرگونه سوءاستفاده یا نقض مرزهاست. معرفی این نقش، یک انقلاب در روند تولید فیلم در هالیوود و جهان محسوب میشود.
اما چرا او باز هم با واینستین کار کرد؟
این سؤال مهمی است که خیلیها از پالترو میپرسند: اگر واینستین چنین رفتاری داشت، چرا پالترو پس از آن با او ۱۱ فیلم ساخت؟
پاسخ او ساده اما تکاندهنده است:
«دنیا پیچیدهتر از آن است که همه چیز را سیاهوسفید ببینیم.»
در آن زمان واینستین بیشترین قدرت را در صنعت فیلمسازی داشت و پالترو یک بازیگر جوان بود. او میگوید که رابطهشان طی زمان شکلی متفاوت به خود گرفت. آن اتفاق دیگر تکرار نشد، و همکاریهای حرفهای بین آنها ادامه پیدا کرد.
این واقعیت تلخ نشان میدهد بسیاری از زنان هالیوود در آن دوران مجبور بودند میان «پیشرفت کاری» و «امنیت روانی» یکی را انتخاب کنند؛ انتخابی که امروز شاید عجیب بهنظر برسد، اما سالها واقعیت روزمره دهها بازیگر زن بوده است.
فیلم «شکسپیر عاشق» که پالترو برای آن جایزه اسکار گرفت، یکی از محصولات دوران اوج همکاریاش با واینستین بود. او بارها گفته که این موفقیت را نمیتواند از زندگی حرفهایاش حذف کند. اما حالا میفهمد که پشت صحنه همان موفقیتها، تاریکیهایی بوده که خودش از بزرگی آنها خبر نداشته.

او میگوید:
«رابطه ما خیلی پیچیده بود. از یک طرف، فیلمهای فوقالعادهای ساختیم و من به آن دوران افتخار میکنم. از طرف دیگر، رفتارهای او تاریک و آزاردهنده بود.»
این تناقض باعث شده روایت پالترو از واینستین همواره با دوگانگی همراه باشد؛ تحسین استعداد او در کشف و پرورش بازیگران و در عین حال محکوم کردن رفتارهای غیراخلاقیاش.
آیا پالترو هنوز از این ماجرا رها شده؟
او میگوید نه؛ هنوز هم وقتی دربارهاش صحبت میکند، حجم بالایی از احساسات به سراغش میآید: خشم، ترس، غم، تأسف، و البته رضایت از اینکه بالاخره حقیقت گفته شد.
پالترو تأکید میکند که امروز در سینما جایگاههایی مثل «هماهنگکننده صحنههای صمیمی» به وجود آمده که مانع تکرار چنین سوءاستفادههایی میشود.
این تغییرات نتیجه مستقیم همان صحبتها، افشاگریها و شجاعت زنانی مثل پالترو است.
تأثیر پرونده واینستین بر هالیوود و حتی ایران
پرونده واینستین باعث شد بسیاری از تهیهکنندگان و کارگردانان دیگر نیز زیر ذرهبین قرار گیرند. هالیوود مجبور شد قوانین سختگیرانهتری درباره رفتار حرفهای وضع کند و نقش «هماهنگکننده صحنههای صمیمی» بهعنوان یک استاندارد جدید معرفی شد.
این تغییرات نشان میدهد که افشاگری پالترو و دیگران، تنها یک روایت شخصی نبود، بلکه نقطه عطفی در تاریخ سینما بود.

رسانههای جهانی از جمله نیویورک تایمز و هالیوود ریپورتر بارها به نقش پالترو در این پرونده پرداختهاند. کاربران شبکههای اجتماعی نیز او را بهعنوان «صدای شجاعت» ستایش کردند.
در ایران نیز خبرهای مربوط به جنبش #MeToo و پرونده واینستین بازتاب گستردهای داشت و بسیاری از مخاطبان ایرانی با حساسیت این موضوع را دنبال کردند.
گوینت پالترو با شکستن سکوت خود، نه تنها به سقوط یکی از قدرتمندترین مردان هالیوود کمک کرد، بلکه الهامبخش میلیونها زن در سراسر جهان شد.
رابطه او با واینستین، ترکیبی از همکاری هنری و تجربههای تلخ شخصی بود؛ رابطهای که نشان میدهد حتی در اوج موفقیت، زنان میتوانند قربانی سوءاستفاده شوند.
اعترافات جدید گوئینت پالترو، نه تنها مروری بر نقش تاریخی او در سرنگونی یکی از قدرتمندترین افراد هالیوود است، بلکه یادآوری میکند که مبارزه برای عدالت، حتی زمانی که با خاطرات کاری خوب و فرصتهای از دست رفته پیوند خورده باشد، تا چه اندازه میتواند پیچیده و ترسناک باشد. با این حال، شجاعت پالترو و دیگر زنان قربانی، سینمای جهان را به سمتی هدایت کرد که اکنون، با نهادهایی مانند «هماهنگکننده صمیمیت»، فضایی امنتر و عادلانهتر برای هنرمندان فراهم شده است.

