در یکی از جنجالیترین و صریحترین حملات یک سلبریتی علیه غولهای تکنولوژی، بیلی آیلیش، خواننده فوق ستاره و صدای نسل زد (Gen Z)، ایلان ماسک، مالک تسلا و اسپیسایکس را با عباراتی تند و آتشین به باد انتقاد گرفت. این خواننده برنده جوایز متعدد، در یک طوفان اینستاگرامی، ماسک را «رقتانگیز» و «بزدل» خواند و جرقه بحثی جهانی را درباره مسئولیت اخلاقی ثروتمندان در قبال بحرانهای جهانی زد.
این ماجرا تنها یک درگیری سطحی سلبریتیها نیست؛ این نبرد، نمایشی از شکاف عمیق نسلی و ایدئولوژیک بین آرمانگرایی نسل جدید و انباشت ثروت توسط نخبگان فناوری است.
بیلی آیلیش، خواننده جوان و جنجالی که همیشه از بیان دیدگاههایش درباره عدالت اجتماعی و مسائل انسانی ابایی ندارد، این بار با حملهای بسیار صریح، تند و حتی توهینآمیز، به سراغ ایلان ماسک رفت؛ فردی که اغلب در مرکز بحثها درباره ثروتهای نجومی و شکاف طبقاتی قرار دارد. او در یک رشته استوری آتشین در صفحه اینستاگرامش، ماسک را نهتنها به «بیعملی» در برابر بحرانهای جهانی متهم کرد، بلکه با عباراتی تند او را «ترسو» و «حقیر» خواند تا نشان دهد انتقادش تنها یک گلایه ساده نیست.
این واکنش جنجالی درست پس از آن منتشر شد که آیلیش در یک مراسم مهم، ثروتمندان را خطاب قرار داد و گفت:
«اگر میلیاردری، چرا میلیاردری؟! پولت را بده به کسانی که نیاز دارند.»
اما چه شد که بیلی آیلیش اینگونه منفجر شد؟ در ادامه ماجرا را کامل بررسی میکنیم.

🔥 طوفان در اینستاگرام: «رقتانگیزِ… بزدل»
ماجرا از جایی شروع شد که بیلی آیلیش، که به خاطر صراحت لهجهاش در مورد مسائل اجتماعی و محیط زیستی شهرت دارد، مجموعهای از اسلایدها را در استوری اینستاگرام خود بازنشر کرد. این استوریها با پستی از صفحه «صدای من، انتخاب من» (My Voice, My Choice) آغاز میشد که تیتر آن به تنهایی کافی بود تا هر بینندهای را به فکر فرو ببرد:
«ایلان ماسک اولین تریلیونر جهان شد؛ در اینجا کارهایی است که او میتوانست با این پول انجام دهد.»
این پست، با عکسی از ایلان ماسک در حالتی متفکر، به لیستی از مشکلات حاد جهانی اشاره میکرد که بخش کوچکی از ثروت افسانهای او میتوانست آنها را حل کند یا به طور قابل توجهی کاهش دهد. این اسلایدها، که با آمار و ارقام و دلارهای مورد نیاز پشتیبانی میشدند، تصویری تکاندهنده از اولویتهای جهان ما ترسیم میکردند.
در این لیست به مواردی اشاره شده بود که ماسک میتوانست در حل آنها نقشی اساسی ایفا کند:
- پایان دادن به گرسنگی جهانی: اشاره به اینکه تنها کسری از ثروت او برای ریشهکنی گرسنگی در سطح سیاره کافی است.
- نجات گونههای در معرض انقراض: تخصیص بودجه برای حفاظت از تنوع زیستی که با سرعتی نگرانکننده در حال نابودی است.
- بازسازی مناطق جنگزده: اشاره مستقیم به بازسازی غزه، سوریه و اوکراین که درگیر بحرانهای انسانی فاجعهبار هستند.
اما ضربه نهایی، اسلاید آخر بود. پس از نمایش این لیست تکاندهنده، بیلی آیلیش نظر شخصی خود را در یک صفحه کاملاً سیاه، با فونت ساده و کلماتی که به هیچ وجه ساده نبودند، اضافه کرد. او با لحنی که خشم و انزجار از آن میبارید، نوشت:
«و غیره و غیره… بزدلِ پدرسوخته رقتانگیز.» (ترجمه مودبانه عبارات بسیار رکیک استفاده شده توسط آیلیش)
این کلمات، نه از زبان یک سیاستمدار یا یک تحلیلگر اقتصادی، بلکه از زبان یکی از محبوبترین هنرمندان جهان، مانند بمبی در شبکههای اجتماعی منفجر شد. آیلیش مستقیماً ثروتمندترین مرد جهان (یا یکی از ثروتمندترینها) را نه به خاطر ثروتش، بلکه به خاطر «بیعملی» و «ترس» او از استفاده از این ثروت برای اهداف بشردوستانه، تحقیر کرد.

🎤 این اولین شلیک نبود: «اگر میلیاردر هستی، چرا میلیاردر هستی؟»
حمله اینستاگرامی آیلیش به ایلان ماسک، یک اتفاق ناگهانی یا یک خشم آنی نبود. این خواننده پیش از این نیز نشان داده بود که از به چالش کشیدن ساختارهای قدرت و ثروت واهمهای ندارد.
چندی پیش، در اواخر اکتبر، بیلی آیلیش در مراسم اهدای جوایز نوآوران مجله «وال استریت ژورنال» (WSJ. Magazine) و در حالی که جایزه «نوآور موسیقی» را دریافت میکرد، سخنرانیای ایراد کرد که بسیاری را در آن سالن مجلل و پر زرق و برق، معذب کرد.
تصور کنید: بیلی آیلیش روی صحنه ایستاده است و در ردیفهای جلو، افرادی نشستهاند که خود نماد ثروت افسانهای هستند. افرادی مانند مارک زاکربرگ (مدیرعامل متا) و همسرش پریسیلا چان، جورج لوکاس (خالق جنگ ستارگان)، هیلی بیبر، اسپایک لی، بن استیلر، کریس راک و مجموعهای دیگر از ستارهها و سرمایهداران بزرگ.
آیلیش در میان این جمع، به جای تشکرهای معمول، مسیر سخنرانی را به سمت انتقاد اجتماعی هدایت کرد:
«ما در زمانی زندگی میکنیم که دنیا واقعاً، واقعاً بد و تاریک است و مردم بیش از هر زمان دیگری به همدلی و کمک نیاز دارند، به خصوص در کشور خودمان.»
او سپس نگاهی به حضار انداخت و ادامه داد: «میخواهم بگویم اگر پول دارید، عالی میشود که از آن برای کارهای خوب استفاده کنید، شاید آن را به افرادی بدهید که به آن نیاز دارند.»

و سپس، جمله کلیدی را بیان کرد که نشان میداد هدف او صرفاً یک نصیحت ساده نیست:
«همه شما را دوست دارم، اما چند نفر اینجا هستند که خیلی بیشتر از من پول دارند. اگر شما یک میلیاردر هستید، چرا یک میلیاردر هستید؟ کینهای ندارم، اما آره، پولتان را ببخشید رفقا.»
این پرسش ساده اما عمیق («چرا یک میلیاردر هستی؟») اساساً فلسفه انباشت ثروت را زیر سوال میبرد. در جهانی که میلیونها نفر از نیازهای اولیه محرومند، چرا یک فرد باید میلیاردها دلار را نزد خود نگه دارد؟ این همان سوالی بود که آیلیش در مقابل چشمان زاکربرگ و دیگران پرسید و حالا، ایلان ماسک را مستقیماً با آن مواجه کرده است.
🌍 بیلی آیلیش کیست؟ فراتر از یک خواننده
برای درک اهمیت این موضعگیری، باید بدانیم که بیلی آیلیش تنها یک خواننده پاپ نیست. او به نمادی برای نسل خود تبدیل شده است؛ نسلی که با بحرانهای اقلیمی، نابرابری اقتصادی و اضطرابهای وجودی دست و پنجه نرم میکند.
آیلیش از ابتدای فعالیتش، تصویری متفاوت از یک ستاره پاپ ارائه داد. او با لباسهای گشاد، موهای رنگی نئونی و موسیقیای که به صراحت از افسردگی و اضطراب میگفت، با جوانانی ارتباط برقرار کرد که احساس میکردند صدایشان شنیده نمیشود.

او همچنین یک فعال محیط زیست سرسخت و گیاهخوار (وگان) است. آیلیش بارها و بارها از پلتفرم خود برای صحبت در مورد بحران آب و هوا، حقوق حیوانات و اهمیت اقدام فوری استفاده کرده است. بنابراین، وقتی او میلیاردرها را به چالش میکشد، این یک ژست تبلیغاتی نیست، بلکه بخشی جداییناپذیر از هویت و باورهای اوست.
از سوی دیگر، ایلان ماسک قرار دارد. مردی که رویای سفر به مریخ و استعمار فضا را در سر میپروراند و به عنوان یک «نابغهی نوآور» ستایش میشود. اما همین تصویر، او را به هدفی عالی برای انتقاد تبدیل میکند. منتقدان میگویند چطور کسی که میخواهد بشریت را «نجات» دهد، نسبت به مشکلات ملموس و فوری روی همین سیاره (گرسنگی، جنگ، نابودی محیط زیست) تا این حد بیتفاوت به نظر میرسد؟
💰 حرف و عمل: کمک ۱۱.۵ میلیون دلاری بیلی آیلیش
مهمترین بخش این ماجرا که انتقادات بیلی آیلیش را از «ریاکاری» مبرا میکند، اقدامات عملی خود اوست. او صرفاً حرف نمیزند، بلکه عمل میکند.
در همان مراسم اهدای جوایز که در آن به میلیاردرها تاخت، اعلامیهای مهم نیز توسط استفان کولبر، مجری مشهوری که آیلیش را به صحنه معرفی کرد، خوانده شد. کولبر با افتخار اعلام کرد:
«بیلی آیلیش عواید حاصل از تور کنسرت خود به نام (Hit Me Hard and Soft) را برای حمایت از سازمانها، پروژهها و صداهایی که به برابری غذایی، عدالت اقلیمی، کاهش آلودگی کربن و مبارزه با بحران آب و هوا اختصاص دارند، اهدا خواهد کرد.»
و رقم اهدایی چقدر بود؟ ۱۱.۵ میلیون دلار.
این اقدام، وزنهای سنگین به کلمات آیلیش بخشید. او در عمل نشان داد که به آنچه میگوید باور دارد. او میتوانست این پول را مانند بسیاری دیگر، برای خرید جتهای شخصی یا عمارتهای مجلل خرج کند، اما تصمیم گرفت آن را در جایی سرمایهگذاری کند که باور دارد میتواند تفاوتی ایجاد کند.

این دقیقاً همان تضادی است که او در مقابل ایلان ماسک قرار میدهد: دختری جوان که میلیونها دلار از درآمد خود را برای نجات سیاره میبخشد، در مقابل مردی که تریلیونها دلار (به صورت بالقوه) در اختیار دارد اما به نظر میرسد اولویتهایش در جای دیگری است.
⚖️ جدال بزرگ: آیا میلیاردر بودن اخلاقی است؟
جنجالی که بیلی آیلیش به راه انداخته، فراتر از یک دعوای رسانهای است. این ماجرا، پرسش اساسی قرن بیست و یکم را دوباره به مرکز توجه آورده است: آیا در دنیایی پر از رنج و نابرابری، «میلیاردر بودن» از نظر اخلاقی قابل دفاع است؟
طرفداران سیستم سرمایهداری ممکن است بگویند که ایلان ماسک این ثروت را از طریق نوآوری، ریسکپذیری و ایجاد هزاران شغل به دست آورده است. آنها معتقدند که شرکتهای او مانند تسلا، با تسریع انقلاب خودروهای الکتریکی، بیش از هر کمک خیریهای به مبارزه با تغییرات اقلیمی کمک کردهاند. آنها میگویند ماسک مجبور نیست پولش را صرف چیزهایی کند که دیگران میخواهند؛ این ثروت اوست و او حق دارد هر طور که میخواهد آن را خرج کند، خواه ساخت موشک برای مریخ باشد یا اداره یک شبکه اجتماعی.
اما در مقابل، منتقدانی مانند بیلی آیلیش و بخش بزرگی از نسل جوان، این استدلال را نمیپذیرند. آنها به شکاف طبقاتی وحشتناکی اشاره میکنند که در آن عدهای قلیل، ثروتی معادل نیمی از جمعیت جهان را در اختیار دارند. آنها میگویند این ثروت افسانهای، نه فقط حاصل نبوغ، بلکه نتیجه بهرهبرداری از سیستمها، فرارهای مالیاتی و گاهی اوقات، نادیده گرفتن هزینههای انسانی و محیط زیستی است.

از این دیدگاه، وقتی ایلان ماسک به اولین تریلیونر تبدیل میشود، این یک جشن برای نوآوری نیست؛ این یک کیفرخواست علیه سیستمی است که اجازه میدهد یک نفر تا این حد ثروت انباشت کند در حالی که سیاره در حال سوختن است و میلیونها نفر گرسنهاند.
حمله بیلی آیلیش به ایلان ماسک، با کلماتی تند و بیپرده، شاید آغازگر فصل جدیدی از «پاسخگویی اجتماعی» باشد. دیگر دوران میلیاردرهای «دستنیافتنی» که در برجهای عاج خود زندگی میکردند به سر آمده است. حالا صدای نسلی جدید، از طریق بلندگوهای قدرتمندی مانند بیلی آیلیش، مستقیماً آنها را خطاب قرار میدهد و میپرسد: «شما با این همه پول، دقیقاً چه کار مفیدی انجام میدهید؟»
ایلان ماسک هنوز پاسخی به این «ترسوی رقتانگیز» خواندن، نداده است. اما سکوت او در برابر این طوفان، شاید بلندتر از هر کلمهای، پاسخ سوال بیلی آیلیش باشد.

