داکوتا جانسون، ستارهای که با فیلم «پنجاه طیف خاکستری» به شهرت رسید، به نظر میرسد تصمیم گرفته استایل زندگی شخصیاش را حتی از نقشهای سینماییاش هم بیپرواتر کند. او شب گذشته در مراسم شام خیریه «Kering Foundation» در نیویورک، با لباسی ظاهر شد که نه تنها یک انتخاب مد، بلکه یک بیانیه آتشین، یک اعتراف بیشرمانه و شاید هم یک انتقام شیرین از نامزد سابقش، کریس مارتین بود.

لباس انتقام: بدنی که به طور کامل به نمایش درآمد
داکوتای ۳۵ ساله، یک پیراهن توری کاملاً بدننما از برند گوچی (Gucci) به تن داشت. این لباس که به جز چند طرح گلدوزی شده، هیچ پوششی نداشت، سوتین مشکی و لباسزیر «cheeky» او را به طور کامل در معرض دید صدها دوربین قرار داده بود. او به این هم بسنده نکرد و در یک ژست هوشمندانه، با نگاهی اغواگرانه از روی شانه به پشت سر، باسن خود را به سمت دوربینها چرخاند تا مطمئن شود هیچ جزئیاتی از قلم نیفتاده است. این یک نمایش قدرت بود؛ یک خودنمایی بینقص که فریاد میزد: «ببینید چه چیزی را از دست دادهاید!»
اعترافات آتشین: «من همیشه برای سکس آمادهام!»

اما جنجال فقط به لباس او ختم نشد. داکوتا که اخیراً برای تبلیغ فیلم کمدی-رمانتیک جدیدش «Materialists» مصاحبه کرده بود، اعترافاتی بینهایت شخصی و بیپرده درباره زندگی جنسیاش انجام داد. وقتی از او درباره سختیهای صحنههای جنسی در فیلمها پرسیده شد، او با خونسردی پاسخ داد: «من نیازی ندارم برای صحنههای سکس به خودم روحیه بدهم. من همیشه برای سکس روحیه و آمادگی دارم!» این جمله، که از زبان هر ستاره دیگری میتوانست یک رسوایی بزرگ باشد، از زبان داکوتا یک بیانیه قدرتمند درباره پذیرش امیال جنسیاش بود. او در ادامه توضیح داد که این اعتماد به نفس را از مادرش، ملانی گریفیث، به ارث برده است: «مادرم به من یاد داد که به بدنم افتخار کنم و آن را دوست داشته باشم. او با من درباره سکس و اینکه چقدر ارزشمند و مهم است، صحبت میکرد.»
پشت پرده جنجال: جدایی دردناک از کریس مارتین
اما چرا حالا؟ چرا این لباس و این اعترافات، دقیقاً در این زمان؟ پاسخ در زندگی شخصی او نهفته است. این نمایش آتشین، درست چند ماه پس از جدایی دردناک او از کریس مارتین، خواننده گروه کلدپلی، اتفاق افتاده است. یک منبع نزدیک به او فاش کرده: «داکوتا به شدت برای حفظ رابطهاش تلاش کرد و این جدایی برایش خیلی سخت است. او نه تنها کریس، بلکه دو فرزند او را هم دوست داشت و این فقدان برایش فوقالعاده دردناک است.»

با کنار هم گذاشتن این قطعات پازل، تصویر کامل میشود. داکوتا جانسون در بحبوحه یک شکست عشقی، به جای پنهان شدن، تصمیم گرفته با جسورانهترین شکل ممکن به میدان بازگردد. او با بدننمایی کامل و اعترافات بیپرده، نه تنها در حال نمایش قدرت و اعتماد به نفس خود است، بلکه شاید در حال فرستادن پیامی مستقیم برای کسی است که قلبش را شکسته. او ثابت کرد که یک زن زخمی، میتواند خطرناکترین، و در عین حال، جذابترین نسخه از خودش باشد.

