در شبی پرستاره در قلب رم، جایی میان تاریخ و سینما، غزل شاکری ـ بازیگر و هنرمند چندوجهی ایرانی ـ بار دیگر نگاهها را به خود خیره کرد. او نه تنها با حضورش روی فرش قرمز جشنواره بینالمللی فیلم رم، بلکه با ظرافت، وقار و استایل متفاوتش توانست توجه رسانههای خارجی را نیز به خود جلب کند. اما اینبار ماجرا فراتر از یک حضور معمولی بود؛ چراکه فیلمی که غزل شاکری در آن نقشآفرینی کرده است، یعنی «رها» (Raha)، توانست جایزه بهترین فیلم جشنواره “آلیس در سرزمین عجایب” رم را از آنِ خود کند — افتخاری که بار دیگر نام سینمای ایران را بر سر زبانها انداخت.
در هیاهوی فرشهای قرمز بینالمللی، جایی که نور فلاشها و درخشش لباسهای گرانقیمت، اغلب، اصل ماجرا را میبلعد، گاهی یک لحظه، یک نگاه، یا یک جمله، تمام معادلات را بر هم میزند. غزل شاکری، بازیگر، خواننده و هنرمند صاحب سبک سینمای ایران، دقیقاً همین کار را در جشنواره بینالمللی فیلم رُم انجام داد.

او پس از دریافت جایزه معتبر بهترین فیلم برای اثر «رها» در بخش رقابتی «آلیس در سرزمین عجایب» (Alice nella Città)، نه با یک تشکر ساده، که با متنی شاعرانه و عمیق، طوفانی در شبکههای اجتماعی به پا کرد:
«در من چه میگذرد آن زمان که جهانی در گذر است…؟»
این جمله، که به یاد لحظات پایانی حضورش بر فرش قرمز و دریافت این افتخار بزرگ منتشر شد، به سرعت تبدیل به یک متن جنجالی و قابل تأمل شد. این یک پرسش فلسفی عمیق در اوج یک موفقیت جهانی بود؛ گویی غزل شاکری، در آن لحظه باشکوه، بیش از آنکه غرق در شادی لحظهای باشد، به تلاطم درونی خود و گذر سهمگین جهان میاندیشید. این همان چیزی است که او را از یک ستاره صِرف، به یک «آرتیست» تبدیل میکند.
استایل خیرهکننده: تسخیر فرش قرمز با ظرافتی سکسی و مدرن
اما پیش از آنکه این متن شاعرانه منتشر شود، این استایل خیرهکننده و جسورانه غزل شاکری بود که فرش قرمز جشنواره رُم را به تسخیر خود درآورده بود. او که همواره به انتخابهای هوشمندانه و متفاوت در مد شهرت دارد، این بار نیز سنگ تمام گذاشت.

برخلاف بسیاری از کلیشههای فرش قرمز که مملو از لباسهای پفی و دنبالهدار است، غزل شاکری با یک ظرافت سکسی و کاملاً مدرن ظاهر شد. او با درک عمیق خود از طراحی (که ریشه در تحصیلات آکادمیک او دارد)، استایلی را انتخاب کرد که بیش از هر چیز، بیانگر «اعتماد به نفس» و «قدرت زنانه» بود.
برای مخاطبان ایرانی، غزل شاکری چهرهای است متفاوت از آنچه معمولاً از ستارههای سینما انتظار میرود. او نه دنبال هیاهوست، نه در پی حاشیه؛ اما هر بار که بر پرده ظاهر میشود، حضورش مانند نغمهای ماندگار در ذهن مخاطب مینشیند.
فرزند زندهیاد فرزانه داوری و از خانوادهای هنرمند، غزل از کودکی در جهان هنر نفس کشیده است. اما برخلاف بسیاری از همنسلانش، او همیشه سعی کرده در مسیر خود بماند — با انتخابهای خاص، نقشهای متفاوت، و نگاهی عمیق به مفهوم انسان و زندگی.
در فیلم «رها»، او بار دیگر همان وجه روحانی و درونی خود را آشکار کرده است. نقشی که در آن زنی میان سنت و رهایی درگیر است، میان جبر و انتخاب، میان عشق و وظیفه.
تحلیل دقیق لباس جنجالی غزل شاکری:
- معماری بدن: لباس او، که طبق گزارشها از طراحیهای خاص اروپایی بود، بیش از آنکه یک لباس ساده باشد، یک قطعه معماری روی بدن او بود. تمرکز اصلی طراحی بر برشهای دقیق، خطوط صاف و ایجاد یک سیلوئت (Silhouette) قدرتمند بود.
- بازی با تضاد: او با انتخاب یک ست مدرن (احتمالاً ترکیبی از کت و دامن یا یک پیراهن با ساختارشکنی خاص)، که در آن تضاد رنگی (مانند سیاهی مطلق یا ترکیبی جسورانه از رنگهای خنثی) به چشم میخورد، نشان داد که برای دیدهشدن نیازی به زرق و برقهای اغراقشده ندارد.
- جذابیت در عین پوشیدگی: نکته کلیدی استایل او، تعریف جدیدی از «جذابیت» بود. لباسی که با وجود پوشیدگی نسبی، به دلیل برشهای استراتژیک، تاکید بر خطوط بدن و پارچه باکیفیت که به زیبایی روی اندام او مینشست، به طرز محسوسی «سکسی» و «جذاب» به نظر میرسید. این همان ظرافت شرقی است که در مد مدرن غربی، معنایی دوباره یافته است.
- مینیمالیسم قدرتمند: او با پرهیز از اکسسوریهای شلوغ و آرایشی غلیظ، اجازه داد تا خودِ لباس و شخصیت او بدرخشد. موهایی که به سادگی اما با شیکترین حالت ممکن آراسته شده بودند و آرایشی طبیعی، نشان میداد که او برای این حضور جهانی، نقابی بر چهره نزده و خودِ واقعیاش را به نمایش گذاشته است.

این حضور، یک بیانیه مد بود: «من اینجا هستم، قوی، هنرمند، و با استانداردهای خودم.»
غزل شاکری در شب اختتامیه جشنواره رم، با لباسی ساده اما چشمگیر بر فرش قرمز قدم گذاشت؛ لباسی که از طراحیهای برند ایرانی رها حیدری الهام گرفته بود. ترکیب رنگهای خنثی، برشهای آزاد و فرمی مینیمال اما شاعرانه، نشان از ذوقی زنانه و در عین حال آگاه از مد جهانی داشت.
رسانههای ایتالیایی از ظاهر او بهعنوان «حضور آرام اما مسحورکننده» یاد کردند. موهای باز، آرایش ملایم، و لبخندی آرام بر لب، باعث شد تصویری از او در ذهن بینندگان نقش ببندد که بیشتر شبیه به قهرمان فیلمی عاشقانه و فلسفی بود تا یک چهره سینمایی متعارف.
اما آنچه در این مراسم بیش از هر چیز مورد توجه قرار گرفت، جملهای بود که او در کپشن پست اینستاگرامیاش نوشت:
«در من چه میگذرد آن زمان که جهانی در گذر است…؟»
جملهای که به سرعت در فضای مجازی پخش شد و بسیاری از کاربران آن را نشانهای از روح شاعرانه و درونگرای او دانستند.

