در ماشین بیرحم هالیوود، جرمی بزرگتر از «بزرگ شدن» وجود ندارد؛ به خصوص اگر یک ستارهی کودک باشید. میلی بابی براون، دختری که دنیا او را با سر تراشیده و نگاههای معصومانهی «اِلِوِن» در سریال «چیزهای عجیب» شناخت، حالا در ۲۱ سالگی، در مرکز یک طوفان سهمگین قرار گرفته است. او دیگر آن دختربچه نیست؛ او یک زن جوان، یک همسر و حالا، یک «مادر» است. اما به نظر میرسد رسانهها و افکار عمومی، حاضر به پذیرش این دگردیسی نیستند.
میلی بابی براون – بازیگر ۲۱ ساله بریتانیایی که از کودکی وارد حوزه بازیگری شد – با جسارتی بیپیشینه رسانهها را به چالش کشید و سرانجام سکوتش را شکست. او در مصاحبهای مفصل با «بریتیش ووگ»، برای اولین بار به شکل واضح درباره وضعیت دشوار خود در برابر خُرد شدن توسط رسانهها و جامعه گفتوگو کرد.
براون در این مصاحبه نه تنها از قضاوتهای بیرحمانه نسبت به ظاهرش گله کرد، بلکه تأکید کرد که آنچه دربارهی او منتشر میشود، دیگر «خبر» نیست بلکه «قلدری رسانهای» محسوب میشود؛ قلدریای که بهویژه برای دختران جوانی که تازه وارد صنعت شدند، میتواند مخرب باشد.
پس از ماهها حملات بیوقفه به خاطر ظاهر «بالغانه» و «سکسی»اش، این ستاره جوان سرانجام سکوت خود را شکست و در مصاحبهای آتشین با مجله «ووگ» بریتانیا، فریادی زد که صدای تمام ستارههای کودک قربانی شده در تاریخ هالیوود بود: «از پرونده لعنتی من دست بردارید! من ۲۱ سالهام!»

کالبدشکافی یک فروپاشی؛ «هر روز گریه میکردم»
جرقهی این انفجار، در ماه مارس و در طول تور تبلیغاتی فیلم جدیدش The Electric State زده شد. میلی بابی براون، در ادای احترام به زیباییشناسی دهه ۹۰ میلادی فیلم، تصمیم گرفت با موهای بلوند پلاتینی و استایلهایی الهامگرفته از «پاملا اندرسون» (سکس سمبل آن دهه) ظاهر شود. این یک انتخاب هنری و هوشمندانه بود.
در بخشی از گفتگو با ووگ، میلی بابی براون بازگشت به حادثهای را روایت کرد که در تاریخ مارس سال جاری رخ داد و بازتاب گستردهای داشت: تور تبلیغاتی فیلم «The Electric State» که وی با مدل موی بلوند پلاتینی و لباسهایی الهام گرفته از دهه ۹۰ ظاهر شده بود، با واکنش منفیِ مطبوعات و رسانهها روبهرو شد.
او گفت:
«هر روز گریه میکردم… وقتی تیترها را میدیدم مثل: «اوه خدای من، با چهرهاش چه کرده؟ چرا بلوند شده؟ به ۶۰ سالگی رسیده!». اینها دیگر نقد نبود، اینها حمله بود.»
میلی در ادامه اضافه کرد که اگرچه میداند بودن در چشم عمومی بخشی از این مسیر است، اما «وقتی تیتر از همان اول میزند: خراب شده، پیر شده، عوض شده»، قضیه از واقعیت فراتر میرود و به قلدری تبدیل میشود. EW.com
اما واکنش رسانهها، ویرانگر بود. تیترها بیرحمانه بودند:
- «اوه خدای من، با صورتش چه کار کرده؟»
- «چرا بلوند کرده؟ ۶۰ ساله به نظر میرسه!»
- «کالبدشکافی صورت، بدن و انتخابهای میلی بابی براون»
این حملات، ستاره جوان را در هم شکست. او در مصاحبه جدیدش با ووگ فاش کرد که پشت آن لبخندهای فرش قرمز، چه جهنمی را میگذرانده است: «من برای سه، چهار روز افسرده بودم. هر روز گریه میکردم. وقتی داشتم برای مراسم جوایز بریت آماده میشدم، در تمام مدت آرایش و مو، داشتم گریه میکردم. حتی وقتی سبرینا کارپنتر را در پشت صحنه دیدم، بغضم ترکید.»

ستارهای که از سن ۱۰ سالگی با مجموعه «استرانجر تینگز» وارد دنیای بازیگری شد، اکنون در نقطهای ایستاده است که بیش از هرچیز، آنچه میخواهد، اعتماد به نفس، خودشناسی و ایستادن در برابر فشارها است. او گفت:
«من ۲۱ سالم است. حق دارم سرگرم باشم، حق دارم اشتباه کنم، حق دارم خودم باشم. اگر مدل موی جدیدم یا آرایشم برایتان خوب نیست، مشکل شماست، نه من.»
او سپس خطاب به دختران جوان اضافه کرد:
«ما همیشه دربارهی حمایت از زنان حرف میزنیم اما وقتی نوبت به عمل میرسد، راحتتر است آنها را برای کلیکها پایین بکشیم. من معذور نیستم که بزرگ شوم.»
در یکی از لحظات مهم گفتگو، میلی به اهمیت مراقبت از حریم خصوصی خود و فرزند تازهاش نیز اشاره کرد و گفت که قصد دارد فرزندش را از فشار رسانهها و نمایش صرف حفظ کند تا زمانی که خودش بخواهد انتخاب کند.
ظهور یک ناجی؛ «لعنت به همهشان!»
درست در تاریکترین لحظه، ناجی غیرمنتظرهای از راه رسید: سابرینا کارپنتر. ستارهای که خود او نیز طعم حملات بیرحمانه رسانهها را به خاطر استایلهای سکسی و جنجالهای عاشقانهاش چشیده بود.
میلی بابی براون به یاد میآورد: «سابرینا مرا دید، بغلم کرد و چند کلمه به من گفت. ذهنیت او همیشه این است: “لعنت به همهشان!” (Fk ’em)**. من این را در درونم میدانستم، اما وقتی آن را از زبان شخص دیگری میشنوی، با خودت میگویی: آره! خودشه!»
این برخورد کوتاه، آتشی را در میلی بابی براون روشن کرد که به انتشار یک ویدیوی اینستاگرامی جنجالی منجر شد. او در آن ویدیو، مستقیماً به رسانهها تاخت: «من در ۱۰ سالگی وارد این صنعت شدم. جلوی چشم دنیا بزرگ شدم و به دلایلی، مردم نمیتوانند با من رشد کنند. به جای آن، طوری رفتار میکنند که انگار من باید در زمان منجمد شوم، انگار باید شبیه فصل اول “چیزهای عجیب” باشم.»
او با خشم ادامه داد: «ما همیشه درباره حمایت از زنان جوان صحبت میکنیم، اما وقتی زمانش میرسد، به نظر میرسد تخریب کردن آنها برای چند کلیک سادهتر است. افراد سرخورده نمیتوانند ببینند که یک دختر، با قوانین خودش، به یک زن تبدیل میشود. من برای بزرگ شدنم از هیچکس عذرخواهی نمیکنم.»

چرا دنیا از «زن شدن» میلی میترسد؟
اما چرا این دگردیسی اینقدر جنجالی است؟ پاسخ در روانشناسی «ستاره کودک» نهفته است.
- سندروم «اِلِوِن» معصوم: مخاطبان، میلی بابی براون را با «اِلِوِن» یکی میدانند؛ یک کودک معصوم، آسیبدیده و قدرتمند که نیاز به محافظت دارد. آنها دوست دارند او را برای همیشه در همان قالب نگه دارند.
- اغواگری ناگهانی: وقتی این دختر معصوم ناگهان با موهای بلوند پلاتینی، آرایشهای غلیظ، لباسهای چسبان و حلقهی ازدواج در دستش ظاهر میشود، مخاطب دچار شوک میشود. این «بزرگ شدن» نیست، این یک «جهش ناگهانی» به دنیای زنانگی و «اغواگری» است که برای تصویر ذهنی مخاطب، آزاردهنده است.
- قضاوت بر اساس سن: منتقدان میگویند او «بیش از حد سنش» به نظر میرسد. این دقیقاً همان چیزی است که میلی را عصبانی کرده: «من ۲۱ سالهام! قرار است تفریح کنم، بازی کنم و خودم باشم!»
او در مصاحبه با ووگ، مرز خود را با رسانهها مشخص کرد: «من روزنامهنگاری را درک میکنم. عاشق خواندن مقاله درباره آدمهای محبوبم هستم. پاپاراتزی را هم میفهمم، با اینکه تهاجمی است و حس مزخرفی به من میدهد، میدانم که این شغل شماست. اما در تیترتان، از همان اول مرا له نکنید! این کار غلط است. این قلدرd است؛ به خصوص علیه دختران جوانی که تازه وارد این صنعت شدهاند و از قبل همهچیز را زیر سوال میبرند.»

راز بزرگ؛ «مادر شدن» در سکوت کامل
اما بزرگترین دلیل این بلوغ ناگهانی و این خشم علیه رسانهها، رازی بود که میلی بابی براون ماهها آن را پنهان کرده بود: او مادر شده است.
این ستاره جوان و همسرش، جیک بونجیوی (پسر خواننده اسطورهای، جان بون جووی)، در ماه آگوست اعلام کردند که یک نوزاد دختر را به فرزندی پذیرفتهاند. این خبر، مانند بمب منفجر شد و ناگهان، تمام رفتارهای «بالغانه» او معنا پیدا کرد. او دیگر فقط یک بازیگر ۲۱ ساله نبود؛ او یک مادر بود که باید از فرزندش محافظت میکرد.
این همان دلیلی است که او حالا با شجاعت بیشتری میجنگد: «من نمیتوانم صدای ۵۰۰ میلیون نفر را که پشت گوشیهایشان پنهان شدهاند، ساکت کنم. پس مسیر واقعبینانه چیست؟ فکر میکنم باید به جوانان قدرت بدهیم. آیا میتوانیم قویتر بجنگیم؟ آیا میتوانیم عشق به خود و اعتماد به نفس را به دختران تزریق کنیم تا خودشان را باور داشته باشند، مهم نیست که دیگران چه میگویند؟ این کاری است که من میتوانم انجام دهم. و این کار را خواهم کرد.»
او همچنین اعلام کرد که برخلاف تمام ستارههای دیگر، هرگز جزئیاتی از دخترش را فاش نخواهد کرد: «برای من خیلی مهم است که از او و داستانش محافظت کنم تا زمانی که خودش آنقدر بزرگ شود که شاید روزی بخواهد آن را به اشتراک بگذارد. این وظیفه من نیست که او را ناخواسته در کانون توجه قرار دهم.»

تولد یک زن جنگجو
مصاحبه آتشین میلی بابی براون، یک بیانیه رسمی بود. او اعلام کرد که «اِلِوِن» مرده است. او دیگر آن دختربچه آسیبپذیری نیست که در آزمایشگاهها زندانی بود. او حالا یک زن ۲۱ ساله، یک همسر، یک تهیهکننده، یک مادر و یک جنگجوی تمامعیار است که یاد گرفته چگونه در جنگل بیرحم هالیوود زنده بماند.
او با الهام از سبرینا کارپنتر، یاد گرفته که بهترین سپر دفاعی، یک حمله مستقیم و بیپروا است: «لعنت به همهشان!» این طغیان، نه از روی ضعف، بلکه از روی قدرتی است که از مادر شدن و از پذیرش کامل «زن بودن» نشأت گرفته است؛ زنی که دیگر برای بزرگ شدنش از هیچکس عذرخواهی نخواهد کرد.

