به نظر میرسد تور جهانی «انتقام» داکوتا جانسون با قدرت تمام ادامه دارد. این الهه هالیوودی که پس از جدایی پرسروصدایش از کریس مارتین و اعترافات آتشینش درباره زندگی جنسی، در حال بازتعریف تصویر عمومی خود است، شب گذشته در جشنواره فیلم زوریخ با لباسی ظاهر شد که بیش از یک انتخاب مد، یک بیانیه جنگی بود؛ بیانیهای که با زبان برهنگی هنرمندانه و اغواگری بیپروا نوشته شده بود.

کالبدشکافی یک شاهکار بدننما
داکوتای ۳۵ ساله برای دریافت جایزه معتبر «چشم طلایی» به خاطر دستاوردهای حرفهایاش، یکی از اولین لباسهای سفارشی گوچی (Gucci) تحت مدیریت خلاقیت جدید دِمنا (Demna) را به تن کرد؛ انتخابی که نشان میدهد او نه تنها یک بازیگر، بلکه یک پیشروی مد است. این لباس در نگاه اول، با یقه بسته، آستینهای بلند و دامن پفدار و بلندش، میتوانست یک انتخاب کاملاً پوشیده و کلاسیک باشد.
اما این تمام داستان نبود. بالاتنه لباس، یک پارچه توری کاملاً بدننما (sheer) به رنگ آبی تیره بود که سوتین و بدن خوشتراش داکوتا را بدون هیچ سانسوری به نمایش میگذاشت. این تضاد بین بالاتنه بینهایت سکسی و دامن پرنسسی، یک بازی هوشمندانه و تحریکآمیز بود. داکوتا با این لباس میگفت: «من میتوانم هم یک الهه کلاسیک و باشکوه باشم و هم یک اغواگر بیپروا که از نمایش بدنش هیچ هراسی ندارد.»

برهنگی، زبان بدن یک زن تازه مجرد
این انتخاب جسورانه، در ادامه زنجیرهای از استایلهای بدننمای او پس از جداییاش از کریس مارتین قرار میگیرد. به نظر میرسد داکوتا، زبان بدن را به عنوان قدرتمندترین ابزار خود برای روایت داستان استقلال و بازیابی قدرتش انتخاب کرده است. هر لباس بدننما، یک فصل جدید از این داستان است؛ داستانی که در آن، او کنترل کامل بدن و زندگیاش را دوباره به دست گرفته است.
این نمایش قدرت، با اعترافات بیشرمانه اخیرش همخوانی کامل دارد؛ جایی که او با خونسردی اعلام کرد: «من همیشه برای سکس آمادهام!» حالا او این آمادگی و اعتماد به نفس را نه تنها با کلمات، بلکه با هر سانتیمتر از بدنش که از زیر تورهای گوچی نمایان است، فریاد میزند. این یک پیام واضح برای تمام دنیا و شاید، برای یک نفر خاص است: داکوتا جانسون در بهترین، قدرتمندترین و سکسیترین دوران زندگیاش قرار دارد.

ملکهای بر تخت پادشاهی
نکته طعنهآمیز و قدرتمند ماجرا اینجاست که این نمایش بیپروا از اغواگری، در شبی اتفاق افتاد که داکوتا برای تقدیر از یک عمر دستاورد هنریاش روی صحنه رفت. او با این کار، کلیشهها را در هم شکست. او ثابت کرد که یک زن میتواند هم یک هنرمند جدی و مورد احترام باشد و هم یک موجود جنسی قدرتمند که از نمایش بدنش لذت میبرد؛ این دو هویت نه تنها در تضاد نیستند، بلکه مکمل یکدیگرند.
او که به عنوان سفیر جهانی برند جواهرات لوکس روبرتو کوین (Roberto Coin) نیز فعالیت میکند، با گوشوارهها و انگشترهای زمرد خیرهکنندهاش، این ظاهر سلطنتی را تکمیل کرد. این دیگر داستان «آناستازیا استیل» فیلم «پنجاه طیف خاکستری» نیست؛ این داستان داکوتا جانسون است: ملکهای که تاجش را بر سر گذاشته، جایزهاش را در دست گرفته و با بدنش، حکمرانی جدید خود بر هالیوود را اعلام میکند.