آیا زیبایی سلیقهای است یا فرمولی پنهان دارد؟ یک پژوهش جنجالی با بررسی هزاران داده آماری از فهرستهای “زنان جذاب” در یک دهه گذشته، ادعا میکند که الگوی «زن کامل» تغییر کرده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد دوران ملکههای یخی و بلوندهای هالیوودی به سر آمده و عصر جدیدی از زیباییشناسی آغاز شده است. پس در دوران جدید؛ ویژگی های جذاب ترین زن دنیا چه چیزهایی است؟
- ویژگی های جذاب ترین زن دنیا؛ خداحافظی با کلیشههای قدیمی
- آناتومی دقیق جذابیت: قد، وزن و فرم صورت
- مو و فرم صورت: سلطنت صورتهای قلبی
- پارادوکس «رابطه عاطفی»: چرا زنان متاهل جذابتر به نظر میرسند؟
- تتو و جراحی زیبایی؛ طبیعی بودن هنوز امتیاز است؟
- کدام سلبریتیها «کاملترین» تطابق را با الگوی زن جذاب ایدهآل دارند؟
- دوا لیپا و هیلی بیبر (۹۰ درصد تطابق)
- امیلی راتایکوفسکی و شی میچل (۸۰ درصد تطابق)
- زندایا و اولیویا کالپو (۷۰ درصد تطابق)
- کندال جنر و آنا د آرماس (۵۰ تا ۴۰ درصد)
- طالعبینی جذابیت: متولدین کدام ماه جذابترند؟
- چرا سلیقه ما تغییر کرد؟
- جمعبندی: زیبایی فراتر از اعداد
اینکه «زن جذاب» دقیقاً چه ویژگیهایی دارد، سالهاست به یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات در فرهنگ عمومی، رسانهها و حتی شبکههای اجتماعی تبدیل شده است. هر دورهای تعریف خاص خودش را از زیبایی دارد؛ گاهی اندامهای پُر و منحنی در مرکز توجهاند، گاهی لاغری و ظرافت، و زمانی هم چهرههای طبیعی و بهدور از اغراق. اما اگر بهجای سلیقه شخصی، نظر «دادهها» را معیار قرار دهیم چه؟ اگر جذابیت را نه با احساس، بلکه با آمار و تحلیل بررسی کنیم، تصویر نهایی از زن جذاب چگونه خواهد بود؟

یک پژوهش تازه که بر پایه تحلیل دادههای یک دهه اخیر انجام شده، تلاش کرده به همین پرسش پاسخ دهد. نتیجه؟ تصویری نسبتاً مشخص، قابل پیشبینی و در عین حال جنجالی از «جذابترین زن» در نگاه رسانههای جریان اصلی؛ زنی ۲۹ ساله، با موهای تیره، قد متوسط رو به بلند، اندامی لاغر و جالبتر از همه، در یک رابطه عاطفی پایدار.
شاید بارها شنیده باشید که «زیبایی در نگاه بیننده است» و هیچ متر و معیار مشخصی برای سنجش آن وجود ندارد. اما اگر پای “دادهها” و “آمار” به میان بیاید چطور؟ آیا میتوان جذابیت را با اعداد و ارقام اندازه گرفت؟ پاسخ یک تیم تحقیقاتی به این سوال مثبت است. دنیای مد و رسانه همواره در حال تغییر است و استانداردهای زیبایی نیز همپای آن متحول میشوند. آنچه در دهه ۹۰ میلادی به عنوان اوج زیبایی شناخته میشد، امروز شاید جای خود را به ویژگیهای کاملاً متفاوتی داده باشد.
به تازگی نتایج یک پژوهش آماری گسترده توسط مجموعه تحلیلی «پلیرز تایم» (PlayersTime) منتشر شده که سر و صدای زیادی در فضای رسانهای به پا کرده است. این تحقیق با هدف پاسخ به یک سوال بنیادین انجام شده: «از نظر آماری، جذابترین زن جهان در حال حاضر چه ویژگیهایی دارد؟»
برای پاسخ به این پرسش، پژوهشگران به سراغ یکی از منابع اصلی تعیینکننده استانداردهای زیبایی در غرب رفتهاند: فهرستهای سالانه «۱۰۰ زن جذاب» (Hot 100) مجله ماکسیم. با آنالیز دقیق دادههای ۱۰ سال اخیر (از ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۵)، آنها توانستهاند تصویری دقیق، هرچند بحثبرانگیز، از سلیقه عمومی و تغییرات ذائقه در تعریف زیبایی ارائه دهند. نتیجه؟ فرمولی دقیق که شاید با تصورات شما فرسنگها فاصله داشته باشد.
در ادامه این مطلب، جزئیات شگفتانگیز این تحقیق، از ویژگیهای فیزیکی گرفته تا وضعیت عاطفی و حتی ماه تولد «زن ایدهآل» را زیر ذرهبین میبریم.

ویژگی های جذاب ترین زن دنیا؛ خداحافظی با کلیشههای قدیمی
اولین و شاید مهمترین یافته این تحقیق، خط بطلانی است بر بسیاری از کلیشههای رایج درباره زیبایی. سالها این تصور وجود داشت که در فرهنگ عامه غرب، زنان بلوند با چشمهای روشن نماد اصلی جذابیت هستند. اما دادههای جدید نشان میدهد که ورق کاملاً برگشته است.
بر اساس آنالیز صدها پروفایل از زنان مشهور که در یک دهه گذشته در صدر فهرستهای جذابیت قرار داشتهاند، الگوی غالب تغییر کرده است. «زن جذاب» امروز، زنی است با موهای تیره، چشمان قهوهای یا مشکی و اندامی کشیده.
این تغییر ذائقه تنها در رنگ مو خلاصه نمیشود. دادهها نشان میدهند که سن جذابیت نیز دستخوش تغییر شده است. اگر در گذشته دختران بسیار جوان (اوایل دهه ۲۰ زندگی) در کانون توجه بودند، اکنون “پختگی” و “جا افتادگی” فاکتورهای مهمی در معادله جذابیت هستند. میانگین سنی زنان حاضر در این فهرستها ۲۹ سال است. سنی که روانشناسان آن را نقطه تعادل میان شور جوانی و بلوغ شخصیتی میدانند.
این پژوهش توسط یک مجموعه تحلیلی مستقل انجام شده که هدفش بررسی تغییرات سلیقه زیبایی در رسانههای پرمخاطب بوده است. پژوهشگران برای رسیدن به نتیجه، سراغ فهرستهای سالانه «صد زن جذاب» یک مجله مشهور مردانه رفتهاند و بازه زمانی ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۵ را زیر ذرهبین گذاشتهاند؛ یعنی تقریباً یک دهه کامل از تغییرات فرهنگی، رسانهای و زیباییشناسی.
در این بررسی، حدود ۵۰ چهره مشهور که طی این سالها در این فهرستها حضور داشتهاند، بر اساس شاخصهای مختلف دستهبندی و تحلیل شدهاند. این شاخصها فقط به ظاهر محدود نبوده و مواردی مثل سن، قد، نوع اندام، فرم صورت، رنگ مو و چشم، وضعیت تاهل یا رابطه عاطفی، وجود تتو و حتی سابقه جراحی زیبایی را شامل میشده است.
هدف نهایی، استخراج یک «الگوی غالب» بوده؛ الگویی که نشان دهد رسانهها و فرهنگ عامه، طی این سالها چه تصویری از زن جذاب را بازتولید کردهاند.
آناتومی دقیق جذابیت: قد، وزن و فرم صورت
بیایید کمی دقیقتر به اعداد نگاه کنیم. پژوهشگران با وسواسی مثالزدنی، ویژگیهای فیزیکی سلبریتیهای حاضر در فهرستها را استخراج کردهاند.
بر اساس دادهها، قد ایدهآل زن جذاب حدود ۱۷۲ سانتیمتر است. قدی که نه کوتاه محسوب میشود و نه در حد مدلهای حرفهای بسیار بلند است. بهعبارت دیگر، جذابیت در «تعادل» تعریف شده؛ تعادلی میان دسترسپذیری و شکوه.
از نظر اندام، ۶۸ درصد از زنان بررسیشده، اندامی لاغر داشتهاند. اندام ورزشی با ۱۴ درصد در رتبه بعدی قرار گرفته و تنها درصد کمتری به اندامهای بسیار پُر یا کاملاً معمولی اختصاص داشته است. اگرچه اندام ساعتشنی همچنان در ذهن بسیاری نماد جذابیت است، اما دادهها نشان میدهند که فقط حدود یکسوم از این زنان واقعاً چنین فرمی داشتهاند.
این موضوع نشان میدهد که برخلاف تصور رایج، جذابیت رسانهای الزاماً به اغراق در انحناهای بدن وابسته نیست و ظرافت، تناسب و سادگی همچنان نقش پررنگی دارند.

قد و قامت: کشیده اما نه لزوماً مانکن
برخلاف تصور رایج که زنان بسیار بلندقد (بالای ۱۸۰ سانتیمتر) را جذابترین میدانست، دادهها عدد دیگری را نشان میدهند. میانگین قد “زن ایدهآل” در این تحقیق ۱۷۲ سانتیمتر برآورد شده است. این عدد نشاندهنده گرایش به زنانی است که قدی متوسط رو به بالا دارند؛ نه آنقدر کوتاه که ظرافت اندام تحت تاثیر قرار گیرد و نه آنقدر بلند که از استانداردهای معمول جامعه فاصله بگیرند.
تناسب اندام: لاغر یا ساعت شنی؟
یکی از بخشهای جالب این گزارش، بررسی نوع اندام است. با وجود اینکه در سالهای اخیر تبلیغات زیادی روی اندامهای پر و منحنیدار (Curvy) یا به اصطلاح “ساعت شنی” (مانند کیم کارداشیان) انجام شده، اما آمارها واقعیت دیگری را در “ترجیحات عمومی” نشان میدهند:
- ۶۸ درصد از زنان حاضر در فهرست جذابترینها، دارای اندامی لاغر و کشیده (Slim) بودهاند.
- ۱۴ درصد اندامی ورزشی و عضلانی (Athletic) داشتهاند.
- تنها حدود ۳۰ درصد دارای فرم بدن ساعت شنی بودهاند.
این دادهها نشان میدهد که با وجود تغییرات فرهنگی، الگوی کلاسیک “ظرافت” و “تناسب اندام” همچنان دست بالا را در تعریف زیبایی دارد.
مو و فرم صورت: سلطنت صورتهای قلبی
در بخش چهرهشناسی، فرم صورت قلبیشکل (پیشانی کمی پهنتر و چانه ظریف و باریک) با ۴۴ درصد فراوانی، محبوبترین فرم صورت شناخته شده است. این فرم صورت معمولاً با ویژگیهایی مانند زنانگی و معصومیت در چهرهخوانی مرتبط دانسته میشود.
یکی از نتایج جالب این پژوهش، برتری آشکار ویژگیهای تیره است. بیشتر زنانی که در این فهرستها حضور داشتهاند، موها و چشمهای تیره داشتهاند. این در حالی است که در بسیاری از نظرسنجیهای قدیمیتر، ویژگیهای روشن مثل موهای بلوند یا چشمهای رنگی محبوبتر تلقی میشدند.
طبق دادهها، موهای بلند یا متوسط بیشترین فراوانی را داشتهاند و تنها درصد کمی از زنان با موهای کوتاه در این فهرستها دیده میشوند. این موضوع نشان میدهد که موهای بلند همچنان در ناخودآگاه جمعی، نمادی از زنانگی، سلامت و جذابیت محسوب میشود.
از نظر فرم صورت هم، صورتهای قلبیشکل بیشترین سهم را داشتهاند؛ فرم صورتی که معمولاً با ظرافت، گونههای برجسته و چانه باریک شناخته میشود.

پارادوکس «رابطه عاطفی»: چرا زنان متاهل جذابتر به نظر میرسند؟
شاید جنجالیترین و بحثبرانگیزترین بخش این تحقیق، مربوط به وضعیت تاهل و روابط عاطفی زنان لیست باشد. منطق قدیمی بازاریابی سلبریتیها میگفت: «برای اینکه جذاب بمانی، باید مجرد بمانی تا در دسترس به نظر برسی.» اما دادههای ۱۰ سال اخیر این فرضیه را به شدت رد میکنند.
بر اساس دادهها، حدود ۹۰ درصد از زنانی که در فهرست جذابترینها قرار گرفتهاند، یا در یک رابطه عاطفی بودهاند یا متاهل محسوب میشدهاند. تنها ۱۲ درصد از آنها مجرد بودهاند.
این نتیجه باعث شده پژوهشگران به این فرضیه برسند که «در دسترس نبودن» یا داشتن یک رابطه پایدار، بهطور ناخودآگاه جذابیت را افزایش میدهد. بهعبارت سادهتر، زنانی که زندگی عاطفی تثبیتشدهتری دارند، در نگاه عمومی جذابتر دیده میشوند.
این موضوع میتواند به مفاهیمی مثل اعتماد، ثبات، وفاداری و بلوغ احساسی گره بخورد؛ ویژگیهایی که ظاهراً همچنان در ادراک جمعی ارزشمند هستند.
آمارها حیرتانگیز است:
- ۵۶ درصد از زنان لیست در یک رابطه عاطفی جدی بودهاند.
- ۲۲ درصد از آنها متاهل بودهاند.
- تنها ۱۲ درصد از جذابترین زنان دهه اخیر، مجرد (Single) گزارش شدهاند.
تحلیل روانشناختی: این یافتهها نشان میدهد که قانون “کمیابی” و “تعهد” نقش پررنگی در جذابیت ایفا میکند. زنی که در یک رابطه پایدار است، سیگنالهایی از ثبات، وفاداری و قابلیت اعتماد را ساطع میکند. از سوی دیگر، روانشناسی تکاملی معتقد است “در دسترس نبودن” میتواند ارزش ادراک شده فرد را در نگاه دیگران بالا ببرد. به نظر میرسد دوران سلبریتیهای همیشه مجرد که از تعهد فراری بودند، پایان یافته و جامعه امروز برای مفاهیمی مثل “خانواده” و “رابطه پایدار” ارزش زیباییشناختی قائل است.
تتو و جراحی زیبایی؛ طبیعی بودن هنوز امتیاز است؟
شاید تصور شود که در عصر شبکههای اجتماعی و فیلترها، جراحی زیبایی به یک استاندارد تبدیل شده است. اما دادهها تصویر متفاوتی ارائه میدهند. حدود ۵۶ درصد از زنانی که در این فهرستها حضور داشتهاند، هیچ سابقه شناختهشدهای از جراحی زیبایی نداشتهاند. در مقابل، ۲۴ درصد جراحی صورت و ۲۰ درصد جراحی بدن داشتهاند.
این یعنی ظاهر طبیعی، یا دستکم «طبیعی بهنظر رسیدن»، همچنان برای مخاطبان جذابتر است؛ حتی در دورانی که امکانات تغییر چهره بیش از هر زمان دیگری در دسترس قرار دارد.
در عصری که فیلترهای اینستاگرام و عملهای زیبایی تهاجمی بیداد میکند، سلیقه عمومی به کدام سمت رفته است؟ نتایج این تحقیق، خبر خوبی برای طرفداران زیبایی طبیعی دارد، اما نه کاملاً.
- ۵۶ درصد از زنان حاضر در فهرست، چهرهای بدون جراحی زیبایی آشکار داشتهاند.
- در مقابل، ۴۴ درصد سابقهای از مداخلات زیبایی (چه در صورت و چه در بدن) داشتهاند.
این آمار نشاندهنده یک دوگانگی در استانداردهای زیبایی است. هرچند کفه ترازو به نفع زیبایی طبیعی (یا حداقل جراحیهایی که طبیعی به نظر میرسند) سنگینی میکند، اما نمیتوان انکار کرد که استانداردهای غیرواقعی همچنان نیمی از تعریف جذابیت را تشکیل میدهند. با این حال، ترجیح آماری به سمت چهرههایی است که حتی اگر عملی داشتهاند، نتیجه آن اغراقآمیز نبوده است.
تتوی بدن: دیگر تابو نیست
در مورد تتو اما داستان فرق میکند. ۶۴ درصد از این زنان تتو داشتهاند؛ نشانهای از اینکه تتو دیگر نه یک تابو، بلکه نمادی از فردیت، جسارت و بیان هویت شخصی شده است.
نکته جالب دیگر، پذیرش گسترده تتو در استانداردهای زیبایی است. ۶۴ درصد از زنان جذاب این فهرستها، دارای تتو روی بدن خود بودهاند. این نشان میدهد که تتو از یک تابوی اجتماعی یا نماد شورشی بودن، به یک اکسسوری دایمی و بخشی از هویت بصری مدرن تبدیل شده است.
کدام سلبریتیها «کاملترین» تطابق را با الگوی زن جذاب ایدهآل دارند؟
در بخش دیگری از این پژوهش، میزان تطابق چهرههای مشهور با الگوی استخراجشده محاسبه شده است. در صدر این فهرست، نام دو چهره بیش از همه به چشم میخورد:
دوا لیپا و هیلی بیبر، هر دو با حدود ۹۰ درصد تطابق. دلیل این امتیاز بالا، همخوانی سن، رنگ مو و چشم، نوع اندام و جایگاه فرهنگی آنها با الگوی تعریفشده بوده است.
پس از آنها، نامهایی مثل شی میچل و امیلی راتایکوفسکی با حدود ۸۰ درصد تطابق دیده میشود. هرچند سن آنها کمی بالاتر از عدد ایدهآل ۲۹ سال بوده، اما سایر شاخصها این اختلاف را جبران کردهاند.
چهرههایی مانند زندایا، اولیویا کالپو، کندال جنر و لیلی کالینز نیز با درصدهای متفاوت در این فهرست حضور دارند؛ هرکدام با نقاط قوت و ضعف خاص خود در تطابق با الگوی دادهمحور جذابیت.
پژوهشگران بر اساس الگوریتم استخراج شده (سن ۲۹، قد ۱۷۲، موی تیره، صورت قلبی، در رابطه)، چهرههای مشهور را رتبهبندی کردهاند تا ببینند چه کسانی بیشترین شباهت را به این “الگوی طلایی” دارند. نتایج به شرح زیر است:

دوا لیپا و هیلی بیبر (۹۰ درصد تطابق)
دوا لیپا، خواننده مشهور بریتانیایی-آلبانیایی و هیلی بیبر، مدل و همسر جاستین بیبر، به عنوان نزدیکترین گزینهها به الگوی علمی جذابیت شناخته شدهاند. هر دو دارای موهای تیره، اندامی کشیده و متناسب هستند و از نظر سنی و وضعیت رابطه (هر دو در روابط پایدار یا متاهل) با الگو همخوانی کامل دارند. آنها نمادهای زنده زیبایی نسل زد (Gen Z) و هزاره هستند.
امیلی راتایکوفسکی و شی میچل (۸۰ درصد تطابق)
امیلی راتایکوفسکی که همواره یکی از پایههای ثابت فهرستهای زیبایی بوده، به دلیل داشتن ویژگیهای فیزیکی منطبق، امتیاز بالایی گرفته است، هرچند سن او کمی از عدد طلایی ۲۹ فراتر رفته است. شی میچل نیز دقیقاً قد ۱۷۲ سانتیمتری دارد اما او نیز به دلیل فاکتور سن، در رتبه دوم قرار گرفته است.
زندایا و اولیویا کالپو (۷۰ درصد تطابق)
زندایا، ستاره فیلمهای مرد عنکبوتی و سریال سرخوشی، با اینکه یکی از محبوبترین چهرههای جهان است، به دلیل قد بلندتر از میانگین (۱۷۸ سانتیمتر) امتیاز کمتری در این الگوی خاص دریافت کرده است. اولیویا کالپو نیز به دلیل نداشتن تتو (که ظاهراً اکنون یک معیار زیبایی محسوب میشود!) در این رتبه جای گرفته است.

کندال جنر و آنا د آرماس (۵۰ تا ۴۰ درصد)
شاید تعجب کنید که نامهایی مثل کندال جنر یا آنا د آرماس در ردههای پایینتر تطابق هستند. علت این امر عدم همخوانی دقیق تمام پارامترها (مثل قد، سن یا فرم خاص صورت) با میانگین آماری است، هرچند که آنها بیتردید از نظر عموم مردم بسیار جذاب هستند.
طالعبینی جذابیت: متولدین کدام ماه جذابترند؟
در سالهای مختلف، نامهای متفاوتی در فهرست جذابترینها دیده شدهاند؛ از بازیگران و خوانندگان گرفته تا ورزشکاران و چهرههای نوظهور. در یک سال، نامهایی مثل مارگو رابی یا ایرینا شایک دیده میشود و چند سال بعد، چهرههایی کاملاً متفاوت جای آنها را میگیرند.
اما نکته مهم اینجاست که با وجود تغییر اسامی، برخی ویژگیها تقریباً ثابت ماندهاند. رسانهها شاید چهرهها را عوض کنند، اما الگوی جذابیت تغییرات بنیادین چندانی نداشته است.
شاید برایتان عجیب باشد که یک تحقیق آماری به سراغ ماه تولد برود، اما در فرهنگ عامه غربی، نشانههای زودیاک (Zodiac Signs) نقش پررنگی در تعریف کاریزما دارند. تحلیل دادههای تولد زنان حاضر در لیست “Hot 100” نتایج جالبی را نشان میدهد:
- مهر ماهیها (Libra) – ۱۶ درصد: متولدین برج میزان (ترازو) در صدر لیست قرار دارند. آنها در طالعبینی به عنوان نماد تعادل، ظرافت و اجتماعی بودن شناخته میشوند. زنان مهرماهی با سیاره حاکم “ونوس” (الهه زیبایی)، ظاهراً در دنیای واقعی هم بیشترین سهم از زیبایی را بردهاند.
- آبان ماهیها (Scorpio) – ۱۴ درصد: با اختلاف کمی در رتبه دوم، متولدین عقرب قرار دارند. آبان ماهیها به داشتن نگاههای نافذ، مرموز بودن و جذابیت مغناطیسی مشهورند.
- نشانههای آتش (فروردین، مرداد، آذر): برخلاف انتظار که این ماهها را پرشورترین میدانند، در انتهای لیست قرار گرفتهاند.
این بخش از تحقیق نشان میدهد که شاید “آرامش و تعادل” (ویژگی مهرماهیها) و “رمز و راز” (ویژگی آبانماهیها) در بلندمدت جذابتر از شور و هیجان لحظهای نشانههای آتش به نظر میرسد.

چرا سلیقه ما تغییر کرد؟
اگر به ۲۰ سال پیش برگردیم، تصویر “زن جذاب” با آنچه امروز میبینیم متفاوت بود. در دهه ۲۰۰۰، پوستهای برنزه مصنوعی، موهای پلاتینیوم و آرایشهای غلیظ ترند بود. اما دادههای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۵ نشان میدهد که جهان به سمت نوعی «اصالت کنترل شده» حرکت کرده است.
پدیده “Clean Girl Aesthetic”: ظهور چهرههایی مثل هیلی بیبر یا بلا حدید، زیباییشناسی جدیدی را تعریف کرد که در آن پوست سالم، موهای طبیعی و استایل مینیمال حرف اول را میزند. این موضوع با دادههای این تحقیق که بر “طبیعی بودن” و “موهای تیره” تاکید دارد، کاملاً همسو است.
قدرت رسانههای اجتماعی: اینستاگرام و تیکتاک استانداردهای زیبایی را دموکراتیزه کردهاند. دیگر فقط یک مدل خاص (مثل باربی) زیبا محسوب نمیشود. حضور چهرههای متنوع از نژادهای مختلف در این لیستها (هرچند با غلبه ویژگیهای تیره) نشاندهنده پذیرش تنوع نژادی بیشتر نسبت به دهههای قبل است.
افول “کالاییسازی” بدن: اینکه زنانِ در رابطه و متاهل جذابتر ارزیابی شدهاند، میتواند نشانهای از تغییر نگاه مردان و رسانهها باشد. جذابیت دیگر صرفاً در فیزیک خلاصه نمیشود، بلکه «لایفاستایل»، «شخصیت» و «ثبات اجتماعی» یک زن، او را سکسی و جذاب میکند. زنی که زندگی شخصی موفقی دارد، در نگاه عموم هالهای از قدرت و اعتماد به نفس دارد که بسیار فریبندهتر از زیبایی ظاهری صرف است.
جمعبندی: زیبایی فراتر از اعداد
هرچند این تحقیق تلاش کرده با زبان ریاضی و آمار، زیبایی را فرمولبندی کند، اما نویسندگان مقاله در پایان به نکته مهمی اشاره میکنند: «کاریزما قابل اندازهگیری نیست.»
دادهها به ما میگویند که در حال حاضر، ترکیبی از جوانی و پختگی (۲۹ سالگی)، طبیعی بودن ظاهر، و داشتن ثبات عاطفی، فرمول برنده است. اما تاریخ نشان داده که این استانداردها سیال هستند. همانطور که مرلین مونرو با استانداردهای امروزی در این لیست جای نمیگرفت، شاید “زن ایدهآل” سال ۲۰۳۵ نیز ویژگیهایی داشته باشد که امروز برای ما عجیب به نظر برسد.
آنچه مسلم است، این است که تعریف زیبایی از صرفِ “ویژگیهای ژنتیکی” فاصله گرفته و به ترکیبی پیچیده از «ظاهر، سبک زندگی، هوش اجتماعی و اعتماد به نفس» تبدیل شده است. شاید به همین دلیل است که دوا لیپا نه فقط به خاطر چهرهاش، بلکه به خاطر پرستیژ و قدرت اجرایش در صدر این لیست قرار میگیرد.
در نهایت، این اعداد تنها بازتابی از سلیقه جمعی رسانههاست و زیبایی واقعی، همانطور که همیشه گفته شده، در اعتماد به نفس و حسی است که هر فرد نسبت به خود دارد؛ چه با موهای تیره و قد ۱۷۲، و چه با هر ویژگی منحصر به فرد دیگر.
نظر شما چیست؟ آیا معیارهای شما برای جذابیت با دادههای این تحقیق همخوانی دارد یا فکر میکنید سلیقه ایرانیها با استانداردهای جهانی متفاوت است؟

