ملیکا پارسادوست، بازیگر جوان، سکوت خود را شکست و رسماً اعلام کرد شاکی پژمان جمشیدی است. آیا این یک پرونده اخلاقی است یا تسویه حساب؟ پشت پرده جنگ تمام عیار مامک جمشیدی و راز عکسهایی که آبروی ستاره محبوب را به خطر انداخته است.
در روزهایی که فضای مجازی ایران به سختی از زیر سایه حواشی بازیگران و چهرههای سرشناس بیرون میآید، یک اتفاق تازه دوباره همه نگاهها را به خود جلب کرده است: ملیکا پارسادوست، بازیگر جوانی که این روزها نامش کنار پژمان جمشیدی شنیده میشود، سکوت طولانی خود را شکست و با بیانیهای رسمی اعلام کرد که «شاکی قانونی» این ماجراست.
بیانیهای که در ظاهر ساده و محترمانه نوشته شده، اما در باطن، پر از پیامهای معنادار و کنایههایی است که حالا فضای رسانهای را به دو جبهه تقسیم کرده است: عدهای در حمایت از ملیکا و عدهای در دفاع از پژمان جمشیدی، ستاره محبوب فوتبال و سینما.

درست زمانی که به نظر میرسید پژمان جمشیدی، ستارهی بلامنازع و شاید محبوبترین چهرهی حال حاضر سینمای ایران، در اوج دوران حرفهای خود پرواز میکند، طوفانی سهمگین آغاز شد. این طوفان، نه یک شایعهی زودگذر مجازی، بلکه یک پروندهی قضایی جدی بود که حالا، شاکی آن رسماً هویت خود را فاش کرده است: ملیکا پارسادوست، بازیگر جوان.
پس از هفتهها گمانهزنی، سکوت معنادار پژمان جمشیدی و دفاعیات آتشین خواهرش، مامک جمشیدی، در فضای مجازی، ملیکا پارسادوست تصمیم گرفت تا از سایه بیرون بیاید و با انتشار یک بیانیهی حسابشده و قوی در اینستاگرام، خود را به عنوان شاکی رسمی پرونده معرفی کند. این بیانیه، که کلمه به کلمهی آن با دقتی حقوقی انتخاب شده، پرده از نبردی برمیدارد که بسیار عمیقتر از یک جنجال رسانهای ساده است؛ نبردی بر سر «آبرو»، «عکسهای خصوصی» و «حرمت انسانی».
در ابتدا هیچکس فکرش را نمیکرد که چند پست استوری در اینستاگرام بتواند چنین موجی بهپا کند. ماجرا از جایی شروع شد که مامک جمشیدی، خواهر پژمان جمشیدی، در واکنش به شایعات مربوط به برادرش، پستهایی منتشر کرد که بهصورت غیرمستقیم به ملیکا پارسادوست اشاره داشت. در آن زمان، هیچکدام از طرفین واکنش مستقیمی نشان ندادند، اما گمانهزنیها آغاز شد. از کاربران عادی تا رسانههای زرد و صفحات پرطرفدار خبری، همه به دنبال کشف حقیقت بودند.
اما چند روز بعد، سکوت ملیکا پارسادوست شکست. او با متنی بلند و شفاف در صفحه اینستاگرامش، ضمن تأیید اینکه «شاکی قانونی» ماجراست، از مردم خواست که در این پرونده عجولانه قضاوت نکنند.
بیانیهی ملیکا پارسادوست؛ از احترام تا هشدار
بیانیهی ملیکا پارسادوست، یک شاهکار در مدیریت بحران و افکار عمومی است. او در همان خط اول، به تمام کسانی که او را به «دنبال شهرت بودن» متهم میکردند، پاسخی کوبنده میدهد.
«میخوام یک نکتهی روشن و بیحاشیه با شما در میان بذارم: من دنبال نمایش یا سواستفاده نبودم و انتخاب راههای رسمی برای پیگیریِ موضوع هم بهخاطر همینِ؛ کسی که دنبال شهرتِ زودگذر باشه، کارش را در بستری غیررسمی و با هیاهوی مجازی پیش میبرد، نه از مسیر قانونی که مسئولیتپذیری میطلبه.»

او در ابتدای بیانیه خود نوشت:
«من دنبال هیاهو یا شهرت نبودم. اگر قرار بود از این ماجرا برای دیده شدن استفاده کنم، مسیرش را میدانستم. اما من راه قانونی را انتخاب کردهام، چون این مسئله فقط درباره من نیست، درباره حرمت و امنیت همهی انسانهاست.»
جملاتی که به نظر ساده میآیند، اما در فضای فعلی هنر ایران، معنای سنگینی دارند. ملیکا بهنوعی اعلام کرده که مسئله شخصی نیست، بلکه موضوعی اصولی و اخلاقی است. او در بخش دیگری از بیانیهاش تأکید کرده بود که «انتشار بدون اجازه عکسها و اطلاعات خصوصی افراد، نقض حریم شخصی و جرم است» و از مردم خواست بازنشر شایعات را متوقف کنند.
اما شاید مهمترین بخش پیام او، جایی بود که گفت:
«من از حق خودم تا آخر دفاع میکنم، نه از سر انتقام، بلکه برای اینکه این نوع رفتارها عادی نشوند. ما زنان نباید قربانی سکوت و ترس باشیم.»
این بخش از بیانیه، واکنش گستردهای در بین کاربران زن داشت؛ بسیاری از فعالان رسانهای و حتی برخی چهرههای شناختهشده از او حمایت کردند و نوشتند که «این بار یک زن سکوت نکرد.»
این پاراگراف، هوشمندانهترین بخش بیانیهی اوست. او با این جملات، خود را در جایگاه فردی «منطقی» و «قانونمدار» قرار میدهد و در مقابل، به صورت غیرمستقیم، به جنجالهای مجازی مامک جمشیدی، خواهر پژمان، طعنه میزند. او عملاً میگوید: «من در دادگاه واقعی میجنگم، نه در دادگاه اینستاگرام.»

اما بخش تکاندهندهی ماجرا، جایی است که او ابعاد این شکایت را فراتر از یک اختلاف شخصی میبرد و آن را به یک مسئلهی اجتماعی گره میزند:
«این مسئله صرفاً دربارهی من نیست — دربارهی حفظ حرمت و امنیت همهی انسانهاست. انتشارِ بدون اجازهی عکسها و اطلاعات خصوصی، ضربهای جدی به آبرو و زندگیِ آدمهاست و نباید با بیتفاوتی یا توجیه روبهرو بشه.»
اینجا، اولین سرنخ واقعی و جنجالی از ماهیت پرونده فاش میشود: «انتشار بدون اجازهی عکسها و اطلاعات خصوصی». این جمله، پرونده را از یک اختلاف مالی یا کاری، به یک بحران تمامعیار «اخلاقی» و «آبرویی» تبدیل میکند. این همان پاشنه آشیلی است که میتواند تصویر تزلزلناپذیر پژمان جمشیدی را فرو بریزد.
ملیکا پارسادوست در ادامه، با زیرکی، خود را به عنوان نمایندهی زنانی معرفی میکند که ممکن است در آینده قربانی شوند:
«آرزو ندارم زندگیِ هیچ دختری یا زنی با تجربههای مشابه تهدید بشه؛ به همین دلیل تا آخرین حد از حقّ خودم دفاع میکنم — نه از سر انتقام، بلکه برای اینکه این نوع رفتارها به قاعده تبدیل نشن.»
او با این جملات، توپ را به زمین افکار عمومی میاندازد و میگوید این دیگر یک دعوای شخصی نیست، یک مبارزه برای «تبدیل نشدن رفتارهای اشتباه به قاعده» است. این بیانیه، بیانیهی یک قربانی صرف نیست؛ بیانیهی یک «مبارز» است.
سکوت پژمان جمشیدی و واکنش خواهرش
چرا ملیکا پارسادوست حالا سکوتش را شکست؟ به نظر میرسد واکنشهای شتابزده و احساسی مامک جمشیدی، خواهر پژمان، عامل اصلی بوده است. در تمام مدتی که پژمان جمشیدی در خارج از کشور بود و سکوت کرده بود، این مامک بود که در اینستاگرام، نقش «سپر بلا» و سخنگوی غیررسمی برادرش را ایفا میکرد.
او با انتشار پستها و استوریهای مختلف، سعی در عادیسازی اوضاع و دلگرمی دادن به هواداران داشت. اوج این تلاشها، استوری اخیر او بود که در پاسخ به نگرانی یک هوادار نوشت: «تا چند روز دیگه پژمان برمیگرده ایران و قویتر از قبل کنارتونه.»

این حرکت، که با هدف آرام کردن فضا انجام شد، احتمالاً نتیجهی معکوس داده و شاکی پرونده را وادار کرده است که برای جلوگیری از «عادیسازی» ماجرا، خود را رسماً معرفی کند. جنگ مامک جمشیدی، اگرچه از روی وفاداری خانوادگی قابل درک است، اما در عصر شبکههای اجتماعی، بنزینی بود که روی آتش این شایعات ریخته شد و پرونده را از یک مسئلهی حقوقی خصوصی، به یک رسوایی علنی تبدیل کرد.
در سوی دیگر ماجرا، پژمان جمشیدی، بازیگر و فوتبالیست محبوب کشورمان، هنوز واکنش مستقیمی نشان نداده است. اما خواهرش، مامک جمشیدی، که پیشتر با استوریهایی به این ماجرا دامن زده بود، حالا در پاسخ به پرسش کاربران درباره غیبت برادرش نوشته:
«تا چند روز دیگه پژمان برمیگرده ایران و قویتر از قبل کنار مردمه.»
این جمله، بهنوعی تأکید بر بیگناهی پژمان جمشیدی تلقی شد. برخی کاربران در شبکههای اجتماعی معتقدند که «اگر واقعاً مسئلهای جدی وجود داشت، او اینگونه آرام و مطمئن پاسخ نمیداد.»
با این حال، هنوز هیچ بیانیه رسمی یا واکنشی از سوی خود پژمان منتشر نشده است. سکوت او در برابر هجمهها، باعث شده تحلیلها و گمانهزنیها چند برابر شود.
چرا این رسوایی اینقدر «جنجالی» است؟
پژمان جمشیدی، متولد ۲۰ شهریور ۱۳۵۶ در تهران، از معدود چهرههایی است که توانست هم در فوتبال و هم در سینما و تلویزیون بدرخشد. او با بازی در سریال «پژمان» و بعدتر در فیلمهایی چون «خوب، بد، جلف» و «علفزار» محبوبیتی متفاوت از دوران ورزشیاش پیدا کرد.
اما در سالهای اخیر، چند بار نام او در کنار حواشی احساسی و روابط شخصی قرار گرفته است. در مواردی، برخی رسانهها از «رابطه عاطفی کوتاهمدت» او با همکارانش نوشته بودند که البته هرگز تأیید نشد. همین سابقه باعث شده که بخشی از افکار عمومی نسبت به خبرهای تازه حساستر باشند.
برای درک اهمیت این طوفان، باید «پدیده پژمان جمشیدی» را کالبدشکافی کنیم. پژمان، یک ستاره معمولی نیست. او «گنجینهی ملی» خودساختهای است که از زمین خاکی فوتبال، با تلاشی ستودنی، به گرانترین و محبوبترین ستارهی کمدی سینمای ایران تبدیل شد.
تصویر عمومی پژمان جمشیدی بر چند ستون استوار است:
- پسر خوب: او نماد «پسر خوب» و بیحاشیهی سینماست. مردی که سرش به کار خودش گرم است، اهل جنجالهای سکسی و اخلاقی نیست و با همه مهربان است.
- بامزه و متواضع: او هرگز گذشتهی فوتبالی خود و شوخیهایی که با او میشد را فراموش نکرده و همین تواضع، او را در دل مردم جا کرده است.
- بیخطر : پژمان جمشیدی، برخلاف بسیاری از ستارههای مرد، تصویری «بیخطر» و «خانوادگی» دارد.
حالا، شکایتی با محوریت «انتشار عکسهای خصوصی» و «ضربه به آبرو»، دقیقاً ستون اول و سوم برند پژمان جمشیدی را هدف قرار میدهد. این اتهام، تصویری کاملاً متفاوت و «تاریک» از ستارهی محبوب کمدی ارائه میدهد که با آن چهرهی خندان روی پردهی سینما فرسنگها فاصله دارد.
این دقیقاً همان چیزی است که این پرونده را «سکسی» و «جنجالی» میکند: احتمال وجود یک زندگی دوگانه. آیا پژمان جمشیدیِ واقعی، با آن تصویری که ما از او ساختهایم، متفاوت است؟
ملیکا پارسادوست کیست؟ «شاکی» ناشناخته
در یک سوی این نبرد، غول محبوب سینما قرار دارد و در سوی دیگر، ملیکا پارسادوست. اما او کیست؟ او یک بازیگر جوان و کمتر شناختهشده است. همین «ناشناخته بودن» در مقابل «ابرشهرت» پژمان، به این درام ابعادی سینمایی بخشیده است: نبرد داوود و جالوت.
اما بیانیهی او نشان میدهد که این «داوود»، بسیار باهوش و مجهز است. او احساساتی عمل نکرده و به وضوح از مشاوره حقوقی قوی برخوردار است. او با انتخاب مسیر قانونی، عملاً پژمان جمشیدی را از زمین بازی همیشگیاش (رسانه و محبوبیت مردمی) به زمینی کشانده که در آن، شهرت و محبوبیت هیچ ارزشی ندارد و فقط «اسناد» و «مدارک» حرف اول را میزنند.
ملیکا پارسادوست از بازیگران جوان سینمای ایران است که در سالهای اخیر با حضور در چند پروژه تلویزیونی و فیلم کوتاه، به تدریج دیده شد. چهره آرام، صدای خاص و استایل متفاوتش، او را به یکی از چهرههای محبوب در فضای مجازی تبدیل کرد. اما آنچه باعث شد نامش در رسانهها داغ شود، همین پرونده اخیر است که هنوز جزئیات رسمیاش منتشر نشده.
برخی منابع غیررسمی از «اختلاف شخصی و اخلاقی» میان او و پژمان جمشیدی صحبت کردهاند، اما هیچکدام از طرفین چنین جزئیاتی را تأیید نکردهاند. به گفته نزدیکان ملیکا، او «مدتهاست درگیر مسائل حقوقی و روانی ناشی از این پرونده است و تلاش میکند آرامش خود را حفظ کند.»
بهمحض انتشار بیانیه ملیکا، فضای مجازی دو دسته شد:
عدهای با هشتگ #حمایت_ازـملیکا از او دفاع کردند و نوشتند که «سکوت زنان نباید به عادت تبدیل شود.»
در مقابل، طرفداران پژمان جمشیدی نیز با هشتگ #پژمان_بیگناه معتقد بودند که «این ماجرا سوءتفاهمی رسانهای است که به آبروی یک هنرمند ضربه میزند.»
در میان این دو جریان، کاربران دیگری هم بودند که از هر دو طرف خواستند ماجرا را به قانون بسپارند و از قضاوت عمومی بپرهیزند. اما طبیعت فضای مجازی چیز دیگری است؛ هر چه سکوت ادامه دارد، شایعه بیشتر ریشه میدواند.
بازگشت پژمان به طوفان
پژمان جمشیدی تا چند روز دیگر به ایران بازمیگردد، اما نه به یک محیط آرام. او به قلب طوفانی قدم میگذارد که خواهرش در نبود او آن را شعلهورتر کرده و شاکی پرونده، حالا با نام و نشان کامل، در انتظار اوست.

نبرد واقعی تازه آغاز شده است. این نبرد، دیگر فقط در راهروهای دادگاه نخواهد بود؛ بلکه در دادگاه افکار عمومی، در کامنتهای اینستاگرام و در ذهن میلیونها طرفداری رخ خواهد داد که حالا با یک سوال بزرگ مواجهاند: آیا «پسر خوب» سینمای ایران، آنقدرها هم که فکر میکردیم خوب نبوده است؟
ملیکا پارسادوست با بیانیهاش، اولین گل را به ثمر رساند. حالا همه منتظرند تا ببینند پژمان جمشیدی، ستارهای که همیشه با سکوت از حواشی فرار میکرد، این بار چه واکنشی به این اتهام مستقیم و جنجالی نشان خواهد داد. سکوت او، دیگر نشانهی نجابت نیست؛ میتواند نشانهی ضعف یا حتی بدتر از آن، تأیید باشد.

